گوش درد در بارداری

#1
سلام
صهباهستم مامان تقریبا 14هفته ای، چند تا سوال داشتم تو دوران بارداری چه داروهایی رو مجاز به استفاده هستیم آخه یک هفته پیش سر یک مساله از ظهر تا شب سرد درد شدیدی شدم طوری که مجبور شدم استامینوفن کدئین بخورم و بخوابم 3روز قبل هم گوش درد شدید شدم تا دیشب زنجبیل رو پشت گوشم میزدم تا آروم بشه اما دیشب از درد زیاد درمانگاه رفتم و دکتر پنی سیلین 800 با استامینوفن و آموکسی سیلین داد البته به دکتر گفتم که باردارم و گفت این داروها از داروهای مجاز دوران بارداری هست آمپول رو که زدم واقعا آروم شد البته قبلش تو خونه یک قطره عسل تو گوشم ریختم تا اگه عفونت داره عفونت رو خشک کنه، همه نگرانم هستند و نگرانی خودم هم بیشتر میشه ،داروها رو دیشب نخوردم لطفا راهنمایی کنید بخورم یا همین جور بذارم باشه، می ترسم عفونتش بیشتر بشه و رو ی جنین تاثیر بدی بذاره، منتظر جوابتون می مونم لطفا سریع جواب بدین
صهبا از زاهدان
saghar61kasra@yahoo.com


#2
سلام :D
خوبی عزیزم :D
من که یکماه پیش سرما خورده بودم دکتر دارویی بهم نداد گفت برات خوب نیس :(
سعی کن از شلغم و میوه هایی که خاصیت آنتی بیوتیکی دارن استفاده کنی :D
استامینوفن کدئین هم اصلا درس نیس مصرف کنی :)
سعی کنی مراقبت کنی کمتر دچار مشکل بشی :D
باز هم خانم کارشناس جواب بدن خیلی بهتره :D
امیدوارم این دوره رو بسلامتی و خوشی سپری کنی :D
یا رب دستانم را سوی تو می گیرم

اگر دستانم را بگیری

کسی مرا دست کم نمی گیرد

Re: گوش درد در بارداری

#3
sahba61 نوشته شده:سلام
صهباهستم مامان تقریبا 14هفته ای، چند تا سوال داشتم تو دوران بارداری چه داروهایی رو مجاز به استفاده هستیم آخه یک هفته پیش سر یک مساله از ظهر تا شب سرد درد شدیدی شدم طوری که مجبور شدم استامینوفن کدئین بخورم و بخوابم 3روز قبل هم گوش درد شدید شدم تا دیشب زنجبیل رو پشت گوشم میزدم تا آروم بشه اما دیشب از درد زیاد درمانگاه رفتم و دکتر پنی سیلین 800 با استامینوفن و آموکسی سیلین داد البته به دکتر گفتم که باردارم و گفت این داروها از داروهای مجاز دوران بارداری هست آمپول رو که زدم واقعا آروم شد البته قبلش تو خونه یک قطره عسل تو گوشم ریختم تا اگه عفونت داره عفونت رو خشک کنه، همه نگرانم هستند و نگرانی خودم هم بیشتر میشه ،داروها رو دیشب نخوردم لطفا راهنمایی کنید بخورم یا همین جور بذارم باشه، می ترسم عفونتش بیشتر بشه و رو ی جنین تاثیر بدی بذاره، منتظر جوابتون می مونم لطفا سریع جواب بدین
صهبا از زاهدان
saghar61kasra@yahoo.com
سلام
صهبا جان! تا جايي كه مي شود نبايددر بارداري داروي شيميايي و حتي گياهي مصرف كرد چراكه احتمال تاثير بر جنين هست. اما چنانچه ناچار باشيد درمانگر شما مي تواند داروهاي مجاز در بارداري را تجويز نمايد. استامينوفن ساده مجاز اما كدئين حتما و حتما ممنوع است.
آنتي بيوتيك هاتون هم هر دو جزو دسته B در بارداري و مجازند.
كارشناس مامايي فيروز

گوش درد در بارداری2

#4
سلام
یکشنبه متخصص گوش حلق و بینی رفتم و هم مشکلم رو گفتم و هم گفتم باردارم تو 14هفته ، گوشم رو شستشو داد گفت قارچ گرفته 2تاقطره وکپسول سفالکسین یا سفال ایکس500 داد2بار کپسول بیشتر نخوردم اما قطره هارو مرتب می زنم می خواستم بدونم کپسول مشکلی واسه جنین ایجادنمیکنه، راستی امکانش هست لیست گروههای دارو ها به همراه اسم بعضی از اونها رو بذارید؟راستی متخصص زنان هم برای معده ام شربت آومینیوم ام جی تجویز کرده و گفته استفاده اش مشکلی نداره، من اول بهمن نوبت متخصص زنان دارم ، هیچ حسی نسبت به وجود جنینی ندارم نمیدونم باید چیکار کنم اول بهمن به بعد می خوام سونو برم هم برای سلامت هم جنسیت هم ارامش خودم، راستی کی میشه سونو سه بعدی برم؟منتظر راهنمایی و کمکتون هستم
صهبا از زاهدان
saghar61kasra@yahoo.com

#5
سلام :)
خوبی گلم :D
معمولا هفته 24-27 سه بعدی بهتره چون تصویر جنینی مشخصه که بعدا برات میمونه
شربت معده مشکل نداره :D
یعنی چی حسی نداری؟
هنوز حرکتش شروع نشده؟
آخرین سونو کی بوده؟
یا رب دستانم را سوی تو می گیرم

اگر دستانم را بگیری

کسی مرا دست کم نمی گیرد

#6
سلام عزیزم
ممنون خوبم
آخرین سونو هفته 10بودم(21آذر) هر دوشنبه یک هفته کامل میشه ، امروز اولین روز هفته 15 هستم، شاید بخاطر همون تکون خوردن یا نخوردن میگم حس ندارم، من یه مشکل دیگه هم دارم بجز 5،6هفته اول ، بقیه هفته ها بدون همسرم و جدا از اون تو اتاق نشیمن و نه روی تخت تو اتاق خواب می خوابیدم گوش درد که شدم دیروز رو دکتر استراحت داد اتاق خواب رو مرتب کردم وظهر کنا ر همسرم بعد از حدود 2ماه خوابیدم 5عصربود که همسرم از من درخواست کرد با هم باشیم اما با اینکه دوست داشتم و میدونستم الان دیگه زیاد خطری برای جنین نداره موفق نشدم شاید مشکل از طرف همسرم هست(احساس میکنم همسرم سرد مزاج هست اصلا اهل رمانتیک بازی نیست حتی حرف هم نمیزنه بازی و شروع خوب هم نداریم سریع می خواد خودش انجام بده بخدا موندم چیکار کنم) که نمیتونه منو ارضائ کنه همش عجله داشت که باید بره بیرون جزوه درسی بگیره کار داره و اصلا به فکر اون لحظه نبود که شاید داره منو ناراحت میکنه هر چی امتحان کردم ، ببخشید اما هیچ حسی نداشتم و زیر پتو گرفتم گریه کردم همسرم اصلا متوجه نشد و رفت چای گذاشت نمازشو خوند و رفت بیرون خیلی عصبی شدم تا آخر شب هم بزور خودمو کنترل کردم که عصبی نباشم همسر م آخر شب که اومد بهم گفت افسردگی گرفته و بهم ریخته است اما متاسفانه اخر شب بود و من هم باید می خوابیدم تا صبح زود بیدار شم و بیام اداره، نشد باهاش صحبت کنم مثل همیشه با لبتابش آهنگ گوش داد و 1،2 شب هم خواست بخوابه اما تا صبح نه خودش و نه منو گذاشت بخوابم نماز صبح رو هم بزور خوند ، توروخدا کمکم کنید موندم چیکار کنم اگه این مشکل حل نشه تمام زندگی و مسائل ما رو در برمیگیره
ممنون
صهبا

#7
سلام عزیزم
ممنون خوبم
آخرین سونو هفته 10بودم(21آذر) هر دوشنبه یک هفته کامل میشه ، امروز اولین روز هفته 15 هستم، شاید بخاطر همون تکون خوردن یا نخوردن میگم حس ندارم، من یه مشکل دیگه هم دارم بجز 5،6هفته اول ، بقیه هفته ها بدون همسرم و جدا از اون تو اتاق نشیمن و نه روی تخت تو اتاق خواب می خوابیدم گوش درد که شدم دیروز رو دکتر استراحت داد اتاق خواب رو مرتب کردم وظهر کنا ر همسرم بعد از حدود 2ماه خوابیدم 5عصربود که همسرم از من درخواست کرد با هم باشیم اما با اینکه دوست داشتم و میدونستم الان دیگه زیاد خطری برای جنین نداره موفق نشدم شاید مشکل از طرف همسرم هست(احساس میکنم همسرم سرد مزاج هست اصلا اهل رمانتیک بازی نیست حتی حرف هم نمیزنه بازی و شروع خوب هم نداریم سریع می خواد خودش انجام بده بخدا موندم چیکار کنم) که نمیتونه منو ارضائ کنه همش عجله داشت که باید بره بیرون جزوه درسی بگیره کار داره و اصلا به فکر اون لحظه نبود که شاید داره منو ناراحت میکنه هر چی امتحان کردم ، ببخشید اما هیچ حسی نداشتم و زیر پتو گرفتم گریه کردم همسرم اصلا متوجه نشد و رفت چای گذاشت نمازشو خوند و رفت بیرون خیلی عصبی شدم تا آخر شب هم بزور خودمو کنترل کردم که عصبی نباشم همسر م آخر شب که اومد بهم گفت افسردگی گرفته و بهم ریخته است اما متاسفانه اخر شب بود و من هم باید می خوابیدم تا صبح زود بیدار شم و بیام اداره، نشد باهاش صحبت کنم مثل همیشه با لبتابش آهنگ گوش داد و 1،2 شب هم خواست بخوابه اما تا صبح نه خودش و نه منو گذاشت بخوابم نماز صبح رو هم بزور خوند ، توروخدا کمکم کنید موندم چیکار کنم اگه این مشکل حل نشه تمام زندگی و مسائل ما رو در برمیگیره
ممنون
صهبا

#8
عزیزم فرصت کردی زیاد بهمون سر بزن :D
نگران نباش بخودت تلقین نکن این قضیه رو :D
نکونای نی نی شروع بشه شوهرت هم مشارکت بده دردتو بهش بگو بذار خودش حرکات بچه رو حس کنه :D
نگران نباش من و شوهرم هم خیلی کنار هم نمی خوابیم ولی من هم کم حوصله ام ولی خودارم :D
سعی کن به نی نیت فک کنی روجیه بگیری و کم کم شوهرتو جذب کنی
دلبری کن سعی کن تحریکش کنی
غدای مقوی بهش بده :D
یه تاپیک داشتیم الان اونو بالا میارم
راهکارهایی رو عنوان کردیم
سعی پیش ما باشی اگه میتونی؟
کارت چیه؟
کار شوهرت چیه؟ :D
یا رب دستانم را سوی تو می گیرم

اگر دستانم را بگیری

کسی مرا دست کم نمی گیرد

#9
من کارمند کتابخونه یکی از دانشگاهها هستم من لیسانسم وزمانی که با همسر م سال88ازدواج کردم یه جورایی فوق دیپلم ناقص کامپیوتر بود شروع کرد به خوندن ، دیروز 3تا امتحان باهم داشت متاسفانه چند ماه بعد ازدواجمون تو کارش شکست خورد 6ماه بیکار و دوباره مشغول شد اما کارش همیشه آزاد بوده، الان تو یه پروژه ساختمان با یکی از دوستاش مشغول شده،همچین کارایی فکر و ذهن آزاد و اعصاب میخواد، همسرم و من احساس میکنیم که همش داریم درجا میزنیم و کارمون پیش نمیره ازاین ماه بعد از تقریبا 6ماه دوستش میخواد بهش حقوق بده چون همسرم گفته که ما داریم بچه دار میشیم و اگه من برم مرخصی زایمان اندوخته مالی نداریم و حقوق هم تا پایان مرخصی ندارم، اما متاسفانه زیاد اهل حساب و کتاب نیست از پیشش سریع پول خرج میشه و به فکر آینده نیست متاسفانه بین ما چند خواهر فقط شوهر من اینجوریه و بقیه خیلی حواسشون به زن و زندگی و آینده است ماشین و خونه دارن حقوق درست دارن و درست و با حساب خرج میکنن و واسه روز مبادا هم به فکرن، اما همسر من نه، واسه همین خیلی ضربه می خوره یا قرض میکنه یا به سختی زندگی رو میگذرونه میدونم همه اینا تاثیر داره من 6سال دور از خانواده مجردی کشیدم اهل زندگی و حساب و کتابم اما از روزی که با همسرم افتادم اصلا مثل قبل نیستم ضعیف شدم اعتماد بنفسمو از دست دادم بهش میگم به فلانی قرض نده از روی دل پاکش قرض میده طرف یا برنمیگردونه یا قول یه هفته اش میشه 3ماه که همش باید بهش زنگ زد، جالب همسر منه که اصلا ادب نمیشه، همسرم خرداد ماهیه وچند شخصیتی،برعکس بین همه دامادها هم همهاونو دوست دارن خواهرزاده ها و برادرزادههام هم دوستش دارن ارومه و زیاد حرف نمیزنه متاسفانه یا خوشبختانه اهل رفیق و مرام و معرفته زیاد دعوا و بحث بین ما تا نیم ساعت هم طول نمیکشه چون سکوت من ناراحتش میکنه اما اهل معذرت خواهی هم نیست و خودم مثل زنای خول سریع باهاش حرف میزنم البته نه با لبخند و سریع ،کاملا عادی و گاهی هم کم حرف میزنم، کمک کمک کمک کنید و راهنماییم کنید
ممنون

#10
چطور باید دلبری کنم درست بلد نیستم متاسفانه و شاید خجالت میکشم شاید بخاطر اینکه اهل آرایش کردن نیستم و یا اگه بخودم هم رسیدم متاسفانه همسرم هیچ احساسی نداشته و یا پنهونش کرده ،اون فقط از آشپزی و مهمونداری من تعریف میکنه زمانی که دیگران از غذاهای من خوششون میاد البته جلوی دوستاش تعریف میکنه اما نه جلوی من که حداقل احساس خوبی داشته باشم بلکه بعدش میاد میگه فلانی دوست داره مثل من ازدواج کنه و همسر بگیره چون همسر من اجتماعی و مهربونه ، اما اینا جلوی بقیه است و من با همسرم مشکل دارم دلبری بلد نیستم مثل بقیه اهل مد نیستم البته لباس خوب می پوشم و شالای رنگی سرم میکنم همیشه هم مورد توجه همه بودم اما همسر م اصلا تعریف نمیکنه ، می خواد من شلوار لی تنگ بپوشم مانتو مدل جدید بپوشم موهام هم اصلا براش مهم نیست بیرون باشه یا نه اینا توخانواده ما خیلی مهمه من اهل چادر نیست اما حجابم کامله از لباس تنگ که برجستگی بدنمو نشون بده خوشم نمیاد چون میبینم نه خودم راحتم و هم مرد یه جورایی نگاه و توجه میکنن همسرم بی غیرت نیست فقط دوست داره با مد و روز پیش برم من دوست دارم جوری که ذاحتم باشم البته سر ایمن مساله بحث شدید نداشتیم و اون فقط نظرشو بهم گفته اما خیلی ها رو دورو برم میبینم که زن و شوهر با هم همدلن و بهم توجه دارن یه جورایی از همسرم می رنجم متاسفانه همسرم 11ماه از من کوچیکتره و دامادهای دیگه تو خانواده ما 2سال تا 3 سال از همسرشون بزرگترن گاهی فکر می کنم شاید این مساله هم تو مشکلات زندگی من نقش داره الان من 30 و همسرم 29ساله اشه، نمیدونم چیکار کنم خودم مطالب روانشناسی رو مطالعه میکنم اما تلاشی از طرف همسرم نمیبینم از هر کاری سریع خسته میشه نمیدونم چیکار کنم

Re: گوش درد در بارداری2

#11
sahba61 نوشته شده:سلام
یکشنبه متخصص گوش حلق و بینی رفتم و هم مشکلم رو گفتم و هم گفتم باردارم تو 14هفته ، گوشم رو شستشو داد گفت قارچ گرفته 2تاقطره وکپسول سفالکسین یا سفال ایکس500 داد2بار کپسول بیشتر نخوردم اما قطره هارو مرتب می زنم می خواستم بدونم کپسول مشکلی واسه جنین ایجادنمیکنه، راستی امکانش هست لیست گروههای دارو ها به همراه اسم بعضی از اونها رو بذارید؟راستی متخصص زنان هم برای معده ام شربت آومینیوم ام جی تجویز کرده و گفته استفاده اش مشکلی نداره، من اول بهمن نوبت متخصص زنان دارم ، هیچ حسی نسبت به وجود جنینی ندارم نمیدونم باید چیکار کنم اول بهمن به بعد می خوام سونو برم هم برای سلامت هم جنسیت هم ارامش خودم، راستی کی میشه سونو سه بعدی برم؟منتظر راهنمایی و کمکتون هستم
صهبا از زاهدان
saghar61kasra@yahoo.com
سلام
از لینکهای زیر هم می توانید برای اطلاعات داروها در بارداری استفاده کنید
http://forum.iransalamat.com/showthread.php?p=46149
http://www.drmolaei.ir/index.php?ToDo=S ... s&AID=7576
http://iranpur.blogfa.com/post/379
سونوی 3 بعدی لزومی ندارد همان سلامت جنین 20 هفته کافیست .
كارشناس مامايي فيروز

#12
سلام
امروز صبح واسه آزمایش غربالگری(آزمایشهای ژنتیک ) رفتم، وقتی خودمو وزن کردم دیدم نسبت به 20روز قبل تغییر نکردم جای نگرانی هست یا نه؟ به دوستم که گفتم گفت اگه خدایی نکرده جنین مرده باشه بدن در مقابل یه ماده خارجی یه جورایی عکس العمل نشون میده اول دست و پاهام ورم میکنه ، حالم بد میشه بعد خدایی نکرده خونریزی صورت می گیره ، خدارو شکر من حالم خوبه 1بهمن نوبت دکتر دارم و آخر 16 هفته میشم راستی واسه تعیین جنسیت چه زمانی بهتره؟

#13
سلام
در برخی مراکز از 12 هفته به بالا و در همه ی مراکز از 16 هفته به بالا را اغلب تشخیص جنسیت جنین را انجام می دهند.
اما صهبا جان! چرا به از بین رفتن جنین و ... فکر می کنید فقط به خاطر عدم افزایش وزنتون که طبیعی هم هست؟! از آن گذشته در این سن از بارداری گهگاه ضربان قلب جنین رو هم درمانگر گوش میکند.
كارشناس مامايي فيروز

#14
سلام
ممنون از راهنمایی تون ، من بعد از ازدواجم متاسفانه خیلی ترسو شدم واعتماد بنفسم کم شده، قبلا اینجوری نبودم نترس و البته قوی و اهل ریسک بودم گاهی نه اینکه بی توجه باشم اما سعی می کنم کمتر نگران و مضطرب باشم اما گاهی حرفای بقیه منو میترسونه، کار زیاد نکن ، پیاده روی نکن اینو نخور بچه میوفته اونجا نرو ضرر داره ... من تقریبا هر رو ز چایی که تو محل کارم دم می کنم و می خورم مقداری سنبل الطیب و دارچین داره ، تو بعضی خورشها هم زعفرون میریزم یک بار پنی سیلین زدم 2بار استامینوفن ساده خوردم اما همینکه به بقیه میگم یهو دعوا می کنن و می گن یه ذزه به فکر بچه باش من حواسم هست همیشه یا تو سایت فیروز یا مطب دکتر متخصص مشاوره میگیرم و البته توکلم هم بخداست و نگران نیستم اما دیروز واسه وزنم تعجب کردم فکرم مشغول شد البته میدونستم خطری تهدیدم نمیکنه و فقط گفتم از شما هم بپرسم
باز هم ممنون
صهبا از زاهدان

#15
سلام
من 2 سه روزه عفونت گرفتم و اذیتم خارش و سوزش دارم از پماد کلوتریموکسازول(نمیدونم اسمشو درست نوشتم یا نه) روی محل خارش استفاده کردم یذره بهتر شد و ارومم کرد دیشب از یه جا شنیده بودم که نبات رو میشه واژینالی وارد کرد عفونت رو جذب میکنه منم یه تیکه امتحان کردم البته می ترسیدم پشت سر هم چند بار دستشو رفتم وبا آب شستم ، کمکم کنید چی استفاده کنم تا بهتر بشه شنیدم عفونت تو این دوران ، زایمان زودرس میاره یا واسه جنین خطر داره ، منتظر جواب کارشناس میمونم
ممنون
ارسال پست

بازگشت به “تبادل نظر بين كاربران سايت”

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 104 مهمان