Re: ني ني نسيم پسره يا دختر؟؟؟؟بچه ها بيايد حدس بزنيم...

#122
مینا جون من باید بزم کلی کار ریخته سرم
بای تا فردا عزیزم
مواظب لیمو شیرین تپلی خاله هم باش :wink:
وقتی پایین ترینم ،خدا امید من است.
وقتی تاریک ترینم،خدا روشنایی من است.
وقتی ضعیف ترینم ،خدا نیروی من است
وقتی غمگینم،خدا آرام جان من است
خدا...
Http://elahemehrabani.blogsky.com

Re: ني ني نسيم پسره يا دختر؟؟؟؟بچه ها بيايد حدس بزنيم...

#123
يكي بود يكي نبود، يك بچه كوچيك بداخلاقي بود. پدرش به او يك كيسه پر از ميخ و يك چكش داد و گفت هر وقت عصباني شدي، يك ميخ به ديوار روبرو بكوب.
روز اول پسرك مجبور شد 37 ميخ به ديوار روبرو بكوبد. در روزها و هفته ها ي بعد كه پسرك توانست خلق و خوي خود را كنترل كند و كمتر عصباني شود،
تعداد ميخهايي كه به ديوار كوفته بود رفته رفته كمتر شد. پسرك متوجه شد كه آسانتر آنست كه عصباني شدن خودش را كنترل كند تا آنكه ميخها را در ديوار سخت بكوبد.
بالأخره به اين ترتيب روزي رسيد كه پسرك ديگر عادت عصباني شدن را ترك كرده بود و موضوع را به پدرش يادآوري كرد. پدر به او پيشنهاد كرد كه حالا به ازاء
هر روزي كه عصباني نشود، يكي از ميخهايي را كه در طول مدت گذشته به ديوار كوبيده بوده است را از ديوار بيرون بكشد.
روزها گذشت تا بالأخره يك روز پسر جوان به پدرش روكرد و گفت همه ميخها را از ديوار درآورده است. پدر، دست پسرش
را گرفت و به آن طرف ديواري كه ميخها بر روي آن كوبيده شده و سپس درآورده بود، برد. پدر رو به پسر كرد و گفت:
« دستت درد نكند، كار خوبي انجام دادي ولي به سوراخهايي كه در ديوار به وجود آورده اي نگاه كن !!
اين ديوار ديگر هيچوقت ديوار قبلي نخواهد بود. پسرم وقتي تو در حال عصبانيت چيزي را مي گوئي مانند ميخي است
كه بر ديوار دل طرف مقابل مي كوبي. تو مي تواني چاقوئي را به شخصي بزني و آن را درآوري، مهم نيست تو چند مرتبه
به شخص روبرو خواهي گفت معذرت مي خواهم كه آن كار را كرده ام، زخم چاقو كماكان بر بدن شخص روبرو خواهد ماند.
يك زخم فيزكي به همان بدي يك زخم شفاهي است. دوست ها واقعاً جواهر هاي كميابي هستند ، آنها مي توانند تو را بخندانند
و تو را تشويق به دستيابي به موفقيت نمايند. آنها گوش جان به تو مي سپارند و انتظار احترام متقابل دارند و آنها هميشه مايل
هستند قلبشان را به روي ما بگشايند.»

Re: ني ني نسيم پسره يا دختر؟؟؟؟بچه ها بيايد حدس بزنيم...

#124
میناجون نوشته شده:يكي بود يكي نبود، يك بچه كوچيك بداخلاقي بود. پدرش به او يك كيسه پر از ميخ و يك چكش داد و گفت هر وقت عصباني شدي، يك ميخ به ديوار روبرو بكوب.
روز اول پسرك مجبور شد 37 ميخ به ديوار روبرو بكوبد. در روزها و هفته ها ي بعد كه پسرك توانست خلق و خوي خود را كنترل كند و كمتر عصباني شود،
تعداد ميخهايي كه به ديوار كوفته بود رفته رفته كمتر شد. پسرك متوجه شد كه آسانتر آنست كه عصباني شدن خودش را كنترل كند تا آنكه ميخها را در ديوار سخت بكوبد.
بالأخره به اين ترتيب روزي رسيد كه پسرك ديگر عادت عصباني شدن را ترك كرده بود و موضوع را به پدرش يادآوري كرد. پدر به او پيشنهاد كرد كه حالا به ازاء
هر روزي كه عصباني نشود، يكي از ميخهايي را كه در طول مدت گذشته به ديوار كوبيده بوده است را از ديوار بيرون بكشد.
روزها گذشت تا بالأخره يك روز پسر جوان به پدرش روكرد و گفت همه ميخها را از ديوار درآورده است. پدر، دست پسرش
را گرفت و به آن طرف ديواري كه ميخها بر روي آن كوبيده شده و سپس درآورده بود، برد. پدر رو به پسر كرد و گفت:
« دستت درد نكند، كار خوبي انجام دادي ولي به سوراخهايي كه در ديوار به وجود آورده اي نگاه كن !!
اين ديوار ديگر هيچوقت ديوار قبلي نخواهد بود. پسرم وقتي تو در حال عصبانيت چيزي را مي گوئي مانند ميخي است
كه بر ديوار دل طرف مقابل مي كوبي. تو مي تواني چاقوئي را به شخصي بزني و آن را درآوري، مهم نيست تو چند مرتبه
به شخص روبرو خواهي گفت معذرت مي خواهم كه آن كار را كرده ام، زخم چاقو كماكان بر بدن شخص روبرو خواهد ماند.
يك زخم فيزكي به همان بدي يك زخم شفاهي است. دوست ها واقعاً جواهر هاي كميابي هستند ، آنها مي توانند تو را بخندانند
و تو را تشويق به دستيابي به موفقيت نمايند. آنها گوش جان به تو مي سپارند و انتظار احترام متقابل دارند و آنها هميشه مايل
هستند قلبشان را به روي ما بگشايند.»
ممنون از داستان زیبا و پند آموزت مینا جون :wink:
وقتی پایین ترینم ،خدا امید من است.
وقتی تاریک ترینم،خدا روشنایی من است.
وقتی ضعیف ترینم ،خدا نیروی من است
وقتی غمگینم،خدا آرام جان من است
خدا...
Http://elahemehrabani.blogsky.com

Re: ني ني نسيم پسره يا دختر؟؟؟؟بچه ها بيايد حدس بزنيم...

#125
میناجون نوشته شده:پری والهه هی پز بچه تون ندید
بچه من ونسیمم که نمیدونیم چیه استخر
بعله تو اب شناورن


مینا جون پز ندادیم ماااااااااااااااااااااااااااااااااااا :oops: :oops:
انشالله نی نی خوشگل شماو نسیم به دنیا بیاد همه با هم بشینیم دورهم و از کاراشون بگیم.
نه ماه انتظار،،،و یک عمر نگرانی،،،حس آزاد دخترانه را،،،به مهر مادری دادن،،،بزرگترین ایثار یک زن است..

Re: ني ني نسيم پسره يا دختر؟؟؟؟بچه ها بيايد حدس بزنيم...

#126
میناجون نوشته شده:بچه من موز دیگه کنجد نیست :mrgreen:


:mrgreen: :mrgreen: :mrgreen:
من اون موقع که باردار بودم میگفتم بچم اندازه کنترول تلوزیونه.شما میگی بچه ات اندازه موزه :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol:
نه ماه انتظار،،،و یک عمر نگرانی،،،حس آزاد دخترانه را،،،به مهر مادری دادن،،،بزرگترین ایثار یک زن است..

Re: ني ني نسيم پسره يا دختر؟؟؟؟بچه ها بيايد حدس بزنيم...

#129
سلام دوستای خوبم. چهارشنبه سونو NT داشتم. خدا رو شکر همه چی خوب بود و صدای قلب نازنینشم شنیدم. هنوز جنسیتش معلوم نیست ولی از 5 شنبه عصر ترشحاتم ببخشید حالت خونابه دارن. رفتم بیمارستان و به دکترم زنگ زدن که بهم شیاف پروژسترون داد و امروز باید برم مطب. برام دعا کنین. نگرانم
http://ghasedakemehr.blogsky.com
ارسال پست

بازگشت به “اقدام برای بارداری”

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 21 مهمان

cron