درد و خستگی
ارسال شده: یکشنبه 15 اسفند 1389, 12:08 am
سلام دوست خوبم
اگه بدونید چقدر این اواخر همه چیز برام سخت شده. هفته ی پیش اینقدر حالم بد شد که بیمارستان بستری شدم.
فشار خونم به 8 روی 4 رسید و هموگلوبینم 7/9 بود.
درد زیر شکم و کشاله رانها ، تهوع و سرگیجه ی شدید داشتم.
خدا رو شکر الان از هفته ی پیش خیلی بهترم اما هنوز درد دارم. دردم درد زایمان یا انقاباضات شکمی نیست .زیر دلم نزدیک کشاله رونم سمت چپ ، مهره های کمرم و ساق پاهام اینقدر درد زیاده که شبها نمیتونم درست بخوابم.
دکترم چیز خاصی نگفت میگه اینها طبیعیه ، فقط باید بیشتر مراقب خودت باشی .یک سری ازمایش کامل دادم که همش غیر کم خونیم نرمال بود.
فشارم هم 11 روی 7 شده و فقط گاهی اوقات سرگیجه دارم. هنوزم مرتب اهن و اسید فولیک مولتی ویتامین میخورم. اما باز هموگلوبینم پایینه.
دکتر میگه احتمال اینکه به تزریق خون نیاز پیدا کنم زیاده و من نگرانم.
خوبی رفتن به بیمارستان و دیدن بخش های زایمان این بود که وقتی نوبت خودم بشه دیگه نمیترسم ، بخصوص اگه زایمان طبیعی داشته باشم.
اما اگه بخوام سزارین بشم کمی نگرانم ، چون از نزدیک شاهد این دو زایمان بودم .
میخوام بدونم چیکار کنم که دردهام کمتر بشه و آیا این ها طبیعیه؟
به نظر شما هم به تزریق خون نیاز پیدا میکنم؟
از هفته 37 باید منتظر باشم یا 40 هفته حتما تموم میشه ؟
الان 32 هفته و 5 روزم و از این دردها و سنگینی کلافه و خسته ام.
مامانم میگه به ارزش و زیبیایی چیزی که بدست میاری فکر کن تا خستگیت در بره ولی راستش رو بخواین این کار فقط یه ذره حالم رو بهتر میکنه.
همسرم هم فقط میگه عیبی نداره ، تموم میشه بالاخره خوب داری مامان میشی و از این حرفها ، اما من بیشتر ناراحت میشم و همش با خودم فکر میکنم چرا یه زن باید برای مادر شدن اینقدر عذاب بکشه و یه مرد خیلی راحت پدر بشه.
به نظر شما درارم افسردگی هم میگیرم؟
همه خیلی بهم توجه دارن ولی احساس میکنم هیچکس درکم نمیکنه که چقدر شرایطم سخته.
________________________________________
مامان شیدای بی رمق
اگه بدونید چقدر این اواخر همه چیز برام سخت شده. هفته ی پیش اینقدر حالم بد شد که بیمارستان بستری شدم.
فشار خونم به 8 روی 4 رسید و هموگلوبینم 7/9 بود.
درد زیر شکم و کشاله رانها ، تهوع و سرگیجه ی شدید داشتم.
خدا رو شکر الان از هفته ی پیش خیلی بهترم اما هنوز درد دارم. دردم درد زایمان یا انقاباضات شکمی نیست .زیر دلم نزدیک کشاله رونم سمت چپ ، مهره های کمرم و ساق پاهام اینقدر درد زیاده که شبها نمیتونم درست بخوابم.
دکترم چیز خاصی نگفت میگه اینها طبیعیه ، فقط باید بیشتر مراقب خودت باشی .یک سری ازمایش کامل دادم که همش غیر کم خونیم نرمال بود.
فشارم هم 11 روی 7 شده و فقط گاهی اوقات سرگیجه دارم. هنوزم مرتب اهن و اسید فولیک مولتی ویتامین میخورم. اما باز هموگلوبینم پایینه.
دکتر میگه احتمال اینکه به تزریق خون نیاز پیدا کنم زیاده و من نگرانم.
خوبی رفتن به بیمارستان و دیدن بخش های زایمان این بود که وقتی نوبت خودم بشه دیگه نمیترسم ، بخصوص اگه زایمان طبیعی داشته باشم.
اما اگه بخوام سزارین بشم کمی نگرانم ، چون از نزدیک شاهد این دو زایمان بودم .
میخوام بدونم چیکار کنم که دردهام کمتر بشه و آیا این ها طبیعیه؟
به نظر شما هم به تزریق خون نیاز پیدا میکنم؟
از هفته 37 باید منتظر باشم یا 40 هفته حتما تموم میشه ؟
الان 32 هفته و 5 روزم و از این دردها و سنگینی کلافه و خسته ام.
مامانم میگه به ارزش و زیبیایی چیزی که بدست میاری فکر کن تا خستگیت در بره ولی راستش رو بخواین این کار فقط یه ذره حالم رو بهتر میکنه.
همسرم هم فقط میگه عیبی نداره ، تموم میشه بالاخره خوب داری مامان میشی و از این حرفها ، اما من بیشتر ناراحت میشم و همش با خودم فکر میکنم چرا یه زن باید برای مادر شدن اینقدر عذاب بکشه و یه مرد خیلی راحت پدر بشه.
به نظر شما درارم افسردگی هم میگیرم؟
همه خیلی بهم توجه دارن ولی احساس میکنم هیچکس درکم نمیکنه که چقدر شرایطم سخته.
________________________________________
مامان شیدای بی رمق