ممنون سمیرا جون. خواهش میکنم عزیزم ایشالا خوش خبر بیای.
ممنون الهه جان ، ایشالا خدا صدامون رو میشنوه عزیزم.
نسیم جان ممنونم ازت. همیشه به یادتون هستم، ایشالا همتون به زودی با خبرای خوش بیاین.
fakeh جان ممنونم ، آمین. مرسی برای توصیه ات عزیزم. تو تاپیک ویژه هم پستت رو دیدم و جواب دادم. ایشالا خدا به زودی دلت رو شاد کنه.
Re: بالاخره خدا به من هم نظر کرد
#62سلام نیکی جون مبارک باشه انشالله بسلامتی بغلش کنی
خدایا بحق محمد وعلی وفاطمه وحسن وحسین (ع) مواظب نور چشم ما باش . . . سپردمش به خدا
Re: بالاخره خدا به من هم نظر کرد
#63ازی خوبی؟ دخملی چطوره؟
چکار میکنی با بچه داری؟
برات سخته یا اسون؟
چکار میکنی با بچه داری؟
برات سخته یا اسون؟
نه ماه انتظار،،،و یک عمر نگرانی،،،حس آزاد دخترانه را،،،به مهر مادری دادن،،،بزرگترین ایثار یک زن است..
Re: بالاخره خدا به من هم نظر کرد
#64عزیز دلم از چندوقت پیش واسه خوندن این پستت لحظه شماری میکردمniki63 نوشته شده:سلام دوستای خوبم و کارشناس عزیز
من دیروز قلب کوچولوم رو دیدم. خدایا شکرت.
از ته دلم برای همه منتظرها دعا کردم که این روزها رو تجربه کنن.
خدایا تو خودت وقتی ما زنها رو آفریدی عشق مادر بودن رو تو وجودمون گذاشتی، پس بهتر از هر کس می دونی که انتظار برای مادر شدن چقدر سخته، خدایا خودت عنایتی کن و دوستای گلم رو بیشتر از این منتظر نذار.
چون یادم مونده بود که گفتی نیمه آذر میرم سونو...خیلی خوشحالم برات نیکی جونم
امیدوارم این دوران شیرین رو به سلامت و آرامش سپری کنی
مواضب خودتو نینی خوشگلت باش
وقتی خداوند از پشت دستانش را روی چشمانم گذاشت
از لای انگشتانش آنچنان محو دیدن دنیا شدم
که فراموش کردم منتظر است تا نامش را صدا کنم...
از لای انگشتانش آنچنان محو دیدن دنیا شدم
که فراموش کردم منتظر است تا نامش را صدا کنم...
Re: بالاخره خدا به من هم نظر کرد
#65مبارکه گلمniki63 نوشته شده:سلام دوستای خوبم و کارشناس عزیز
من دیروز قلب کوچولوم رو دیدم. خدایا شکرت.
از ته دلم برای همه منتظرها دعا کردم که این روزها رو تجربه کنن.
خدایا تو خودت وقتی ما زنها رو آفریدی عشق مادر بودن رو تو وجودمون گذاشتی، پس بهتر از هر کس می دونی که انتظار برای مادر شدن چقدر سخته، خدایا خودت عنایتی کن و دوستای گلم رو بیشتر از این منتظر نذار.
یا رب دستانم را سوی تو می گیرم
اگر دستانم را بگیری
کسی مرا دست کم نمی گیرد
اگر دستانم را بگیری
کسی مرا دست کم نمی گیرد
Re: بالاخره خدا به من هم نظر کرد
#67ممنونم آزی جون، ایشالا خودت و کوچولوت همیشه سلامت باشین.
ممنونم صبای عزیزم همیشه لطف داری. کوچولوت رو ببوس و بازم مثل همیشه برام دعا کن تا همه چیز خوب پیش بره.
مرسی نازی جون. پسرای گل رو ببوس.
ممنونم صبای عزیزم همیشه لطف داری. کوچولوت رو ببوس و بازم مثل همیشه برام دعا کن تا همه چیز خوب پیش بره.
مرسی نازی جون. پسرای گل رو ببوس.
Re: بالاخره خدا به من هم نظر کرد
#69خواهش میکنم گلم ممنون شیرین کام بشیniki63 نوشته شده:ممنونم آزی جون، ایشالا خودت و کوچولوت همیشه سلامت باشین.
ممنونم صبای عزیزم همیشه لطف داری. کوچولوت رو ببوس و بازم مثل همیشه برام دعا کن تا همه چیز خوب پیش بره.
مرسی نازی جون. پسرای گل رو ببوس.
ایشالله بدنیا اومدن نی نیت
یا رب دستانم را سوی تو می گیرم
اگر دستانم را بگیری
کسی مرا دست کم نمی گیرد
اگر دستانم را بگیری
کسی مرا دست کم نمی گیرد
Re: بالاخره خدا به من هم نظر کرد
#70در بیکرانه زندگی دو چیز افسونم کرد،رننگ آبی آسمان که میبینم و می دانم نیست و خدایی که نمی بینم و می دانم هست.
دکتر شریعتی
مرسی عزیزم محتاج دعای همتونم
دکتر شریعتی
مرسی عزیزم محتاج دعای همتونم
Re: بالاخره خدا به من هم نظر کرد
#71هزار تا لایک. خیلی قشنگ بودfakeh نوشته شده:در بیکرانه زندگی دو چیز افسونم کرد،رننگ آبی آسمان که میبینم و می دانم نیست و خدایی که نمی بینم و می دانم هست.
دکتر شریعتی
مرسی عزیزم محتاج دعای همتونم
قابل شمارو نداشتRe: بالاخره خدا به من هم نظر کرد
#73نیکی جان خیلی خیلی تبریک میگم بغل بگیریش عزیزم
ازی جان کی بسلامتی فارغ میشی؟
ازی جان کی بسلامتی فارغ میشی؟
ساحل دلت را به خدا بسپار ، خودش قشنگ ترین قایق را برایت می فرستد
تاخدای بنده نواز است به خلقش چه نیاز ؟!!! میکشم ناز یکی ، تا به همه ناز کنم..
تاخدای بنده نواز است به خلقش چه نیاز ؟!!! میکشم ناز یکی ، تا به همه ناز کنم..
Re: بالاخره خدا به من هم نظر کرد
#74paridaryai نوشته شده:ازی خوبی؟ دخملی چطوره؟
چکار میکنی با بچه داری؟
برات سخته یا اسون؟
سلام پریا جون ممنون ...
کم وبیش خوبه ... هنوز خونه مامانم هستم فردا 40 روزش میشه بابام اینا اینقدر بهش وابسته شدن نمیذارن ببرمش خونه خودم میگن برو خونه خودت آیه پیش ماست بیا شیر بهش بده وبرو ....بچه داری سخته ولی هنوز کامل تجربه اش نکردم چون تقریبا مامانم گیرشه من فقط بهش شیر میدم
همه ترس ولرزم از رفتن خونه خودمه دست تنها ..حتی نمیتونم هنوز بشورمش
همش یا استرس داشتم برا زردیش یا سرما خوردگیش یا گریه های شبانه اش الان 5 باری دکتر اطفال بردمش الانم یه دونه های رو صورتش. شونه اش .شکمش عیبش.. دراومده ریزن وقرمزن... الان دو هفته ای میشه دارهخدایا بحق محمد وعلی وفاطمه وحسن وحسین (ع) مواظب نور چشم ما باش . . . سپردمش به خدا
Re: بالاخره خدا به من هم نظر کرد
#75rozroz64 نوشته شده:نیکی جان خیلی خیلی تبریک میگم بغل بگیریش عزیزم
ازی جان کی بسلامتی فارغ میشی؟
سلام رز جون من 40 روزه فارغ شدم
خدایا بحق محمد وعلی وفاطمه وحسن وحسین (ع) مواظب نور چشم ما باش . . . سپردمش به خدا
