باز دگر باره رسید " اربعین "/جوش زند " خون حسین " از زمین

#1
باز ، دگر باره رسید " اربعین "

جوش زند " خون حسین " از زمین

شد چهلم روزِ " عزای حسین "


جان جهان باد " فدای حسین"


خدایا اینبار اربعین حسینی رو بهانه قرار داده ام گدای درگاهت شده ام :( تو خود میدانی که من غیر تو فریادرسی ندارم :cry:
خدایا مرا یک دم بخود وامگذار :(
حاجت همه حاجتمندان بده نظری هم به من نیازمند بنما :cry:
آمین یا ارحم الراحمین :cry:


یا رب دستانم را سوی تو می گیرم

اگر دستانم را بگیری

کسی مرا دست کم نمی گیرد

Re: باز دگر باره رسید " اربعین "/جوش زند " خون حسین " از زمی

#2
حلال جمیع مشکلات است حسین

شوینده ی لوح سیئات است حسین

ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست

جائی که سفینه ی نجات است حسین



صلی الله علیک یا أبا عبدالله ...
یا رب دستانم را سوی تو می گیرم

اگر دستانم را بگیری

کسی مرا دست کم نمی گیرد

Re: باز دگر باره رسید " اربعین "/جوش زند " خون حسین " از زمی

#4
دنیا تیره و تار شد

و شهر سیاه پوش ؛

میدانی ؛ آخر آفتاب را به خاک و خون کشیده بودند ...

چهل روز، نه ؛ چهل شب از آن واقعه گذشت. اربعین حسینی بر همگان تسلیت باد

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
یا رب دستانم را سوی تو می گیرم

اگر دستانم را بگیری

کسی مرا دست کم نمی گیرد
پیوست ها
506141_vp2DxK7o.jpg
(34.48کیلو بایت)839 مرتبه دانلود شده

Re: باز دگر باره رسید " اربعین "/جوش زند " خون حسین " از زمی

#5
عذار نیلی و قدّ خم و چشم تر آوردم
گلاب اشک بهر لاله های پرپر آوردم
زجا برخیز ای صد پاره تر از گل! تماشا کن
که از جسم شهیدانت، دلی زخمی تر آوردم
تمام یاس هایت را به شام از کربلا بردم
چو برگشتم برایت یک چمن نیلوفر آوردم
مسافر از برای یار سوغات آورد اما
من از شام بلا داغ سه ساله دختر آوردم
اگر چه سر نداری یک نگه بر سیل اشکم کن
که با چشمان خود آب از برای اصغر آوردم
تو بر من از تن بی سر خبر ده ای عزیز دل!
که من برتو خبرهای فراوان از سر آوردم
چهل منزل سفر کردم به شهر شام و برگشتم
خبر ازچوب و از لعل لب و طشت زر آوردم
زاشک چشم و سوز سینه ی مجروح وخون دل
همانا مرهمت بر زخم های پیکر آوردم
قد خم، موی آشفته، تن خسته، رخ نیلی
به رسم هدیه میراثی بود کز مادر آوردم
زسیل اشک دریا کرده ام چشم محبان را
به آهم شعله ها از سینه ی میثم برآوردم
پیوست ها
images.jpg
(2.58کیلو بایت)832 مرتبه دانلود شده

Re: باز دگر باره رسید " اربعین "/جوش زند " خون حسین " از زمی

#8
سلام به همه ی دوستان گلم من تازه 2روزه از کربلا برگشتم،
برای همگی شپا دعا کردم روز اربعین وقتی چشمم به ضریح اقا اباعبدالله الحسین افتاد با اشکهایی که داشتم یاد تمام فیروزه ایها و بی بچه ها شدم و برای همتون دعا کردم،انشاالله به حرمت اربعین حسینی همگی حاجت روا میشیم،
دلمم برای همتون تنگ شده بود عزیزانم
وقتی لبخند جایی برای نشستن میگردد آرزو میکنم لبانت ان نزدیکی باشد.

Re: باز دگر باره رسید " اربعین "/جوش زند " خون حسین " از زمی

#9
parisa71 نوشته شده:سلام به همه ی دوستان گلم من تازه 2روزه از کربلا برگشتم،
برای همگی شپا دعا کردم روز اربعین وقتی چشمم به ضریح اقا اباعبدالله الحسین افتاد با اشکهایی که داشتم یاد تمام فیروزه ایها و بی بچه ها شدم و برای همتون دعا کردم،انشاالله به حرمت اربعین حسینی همگی حاجت روا میشیم،
دلمم برای همتون تنگ شده بود عزیزانم

سلام پريسا جون.خوبي؟ رسيدن بخير گلم.زيارت قبول.خوشا بسعادتت عزيزم
دل ما هم تنگ شده بود

Re: باز دگر باره رسید " اربعین "/جوش زند " خون حسین " از زمی

#10
بچه ها امام حسین حاجت من را دادند و معجزه کردند من امروز فهمیدم که باردارم اول صبح بی بی گذاشتم در اوج نا امیدی مثبت شد الانم ازمایشم جوابش1430 بود خدا جونم شکرت
وقتی لبخند جایی برای نشستن میگردد آرزو میکنم لبانت ان نزدیکی باشد.

Re: باز دگر باره رسید " اربعین "/جوش زند " خون حسین " از زمی

#11
مرسی الاله جون ممنونم مریم عزیزم انشالله به زودی تو هم حاجت روا شی الالهجونم نیت کن برای بچه سال دیگه اربعین بری کربلا و از نجف تا کربلا را پیاده بری مثل ما مطمئن باش بعدش باردار میشی عزیزم
وقتی لبخند جایی برای نشستن میگردد آرزو میکنم لبانت ان نزدیکی باشد.

Re: باز دگر باره رسید " اربعین "/جوش زند " خون حسین " از زمی

#12
عزیزم کی تو دلت را خالی کرده اصلا کاری به بنده های خدا نداشته باش ادم های بی ظرفیت را ولشون کن و امیدت فقط به ائمه و خداوند مهربان باشه که هیچ وقت ادم را نا امید نمیکنند من در اوج نا امیدی بودم میگفتم من دیگه بتردار نمیشم تا بهمون پیشنهاد شد بریم کربلا الان که برگشتم فهمیدم باردارم برای خدا کاری نداره عزیزم تو که دیگه خودت میدونستی من چه حال بودم اصلا از بی حوصلگی این اخری ها سایتم نمیومدم اما الان دوباره زندگی و جون گرفتم قسمت همه این لحظات بشه
وقتی لبخند جایی برای نشستن میگردد آرزو میکنم لبانت ان نزدیکی باشد.
ارسال پست

بازگشت به “تبادل نظر بين كاربران سايت”

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 24 مهمان

cron