[quote="مروا"]سلام بچه ها من این تاپیک رو الان دیدم و از بحثتون خ.شم اومد با اجازه منم میخوام بگم......
10 ساله شوهرمو میشناسم 9سال در آرامش کامل بودیم فکر میکردم دیگه تا الان مشکل نداشتیم تا آخر عمر نخواهیم داشت
ولی من تو یکسال اخیر خیلی زودرنج شدم احساس میکنم رفتارای اخیرم رو شوهرم تاثیر گذاشته ولی دست خودم نیست
[/q
سلام مروا جان منم الان تاپیک را دیدمعزیزم حساس شدن که چیزینیست من فقط سه ساله ازدواج کردم اینقدر حساس وزود رنج شدم تا شوهرم یک چیزی میگه میزنم زیر گریه شما نی نی داری شاید برای اینکه نی نی نداریم من ندارم فکرمیکنم مشکل به خاطر این باشه
Re: چنین شوهرانی که عشق را در زندگی می کشند.
#16خدایا از تو معجزه میخواهم
معجزه ای بزرگ در حد خدابودنت
تو خود بهتر میدانی
معجزه ای که اشک شوقم را جاری کند…
نا امید نیستم …فقط دلتنگم…..
معجزه ای بزرگ در حد خدابودنت
تو خود بهتر میدانی
معجزه ای که اشک شوقم را جاری کند…
نا امید نیستم …فقط دلتنگم…..