#47
سميه من باديواراحوال پرسي ميكردم يك ذره خاك برام ميريخت پايين
الي درمورد خارش بدنت حتما به دكترت بگو...هيچ خارشي طبيعي نيست...سرخود هم نه داروي گياهي و نه شيميايي نخور
راستي سرماخورده بودي...اويشن بار سقطه نخوري اصلا
فقط پرتقال و ليمو شيرين
الي درمورد خارش بدنت حتما به دكترت بگو...هيچ خارشي طبيعي نيست...سرخود هم نه داروي گياهي و نه شيميايي نخور
راستي سرماخورده بودي...اويشن بار سقطه نخوري اصلا
فقط پرتقال و ليمو شيرين
#48
مريم جون فكر كنم هفته 5 تموم شده آخه روز اول پريم 14 مهر بوده 5 هفته تمومه نه؟
مگه ميذاره ؟صبح بهم گير داده كه چرا خطت مشغوله؟ميگم خب خودت گفتي اول صبح فلاني رو بگير. اصلأ انگار مشكل داره بعدشم حاضر نيست حرفتو قبول كنه ميگه دروغ ميگيم همه
مگه ميذاره ؟صبح بهم گير داده كه چرا خطت مشغوله؟ميگم خب خودت گفتي اول صبح فلاني رو بگير. اصلأ انگار مشكل داره بعدشم حاضر نيست حرفتو قبول كنه ميگه دروغ ميگيم همه
#49
ممنون الی جون.چند وقت تو اقدام بودی؟ دارو خوردی؟
الهی مرا به حال خود رها مکن یا حی یا قیوم...........
#50
مریم گل منکه همون اول به همه سلام کردم.سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلامسلام سلام سلام سلام سلام سلام
الهی مرا به حال خود رها مکن یا حی یا قیوم...........
#51
نه نازي هيچي نخوردم
آره سرما خوردگي بود رفتم دكتر گفت چون بارداري نميتونم هيچي بهت بدم فقط ويتامين cبهم داد
تازه شوهرم هم شديدأ سرما خورده اين دو روز پرستاري اونو ميكردم
آره سرما خوردگي بود رفتم دكتر گفت چون بارداري نميتونم هيچي بهت بدم فقط ويتامين cبهم داد
تازه شوهرم هم شديدأ سرما خورده اين دو روز پرستاري اونو ميكردم
#52
الي جون تو هفته ششت هم تموم شده عزيزم...الان بري سونو خوبه گم...ميخواي يكي دوهفته ديگه برو براقلبش..البته الانشم فك كنم مشخص شه البته باواژينال
رييست بابا تعطيله بخند بهش...منم ازاين خل و چلها دور برم زيادن...كم محلشون ميكنم ولي گاهي هم منم ازكوره درميرمو ميشونمشون سرجاشون
الي چه حسي داري مادرشدي؟؟؟؟؟؟؟
رييست بابا تعطيله بخند بهش...منم ازاين خل و چلها دور برم زيادن...كم محلشون ميكنم ولي گاهي هم منم ازكوره درميرمو ميشونمشون سرجاشون
الي چه حسي داري مادرشدي؟؟؟؟؟؟؟
#53
سمیه جان محتاجم به دعا
اگه قابل باشم درخونه خدارو آنقدر میزنم تا حاجت همه رو بگیرم
اگه قابل باشم درخونه خدارو آنقدر میزنم تا حاجت همه رو بگیرم
یا رب دستانم را سوی تو می گیرم
اگر دستانم را بگیری
کسی مرا دست کم نمی گیرد
اگر دستانم را بگیری
کسی مرا دست کم نمی گیرد
#55
مریم سمیه از ذوق مادر شدن الی کسی رو نمی بینه بجزء الی
یا رب دستانم را سوی تو می گیرم
اگر دستانم را بگیری
کسی مرا دست کم نمی گیرد
اگر دستانم را بگیری
کسی مرا دست کم نمی گیرد
#56
چاق تو والی نازلی هستین .خوبم دقت کن جواب دادما
الهی مرا به حال خود رها مکن یا حی یا قیوم...........
#57
خب ذوق کردن داره دیگه نداره .صبح از خواب پاشی و یه خبر خوب بهت بدن.
الهی مرا به حال خود رها مکن یا حی یا قیوم...........
#58
سمیه با من چیکار داری
یا رب دستانم را سوی تو می گیرم
اگر دستانم را بگیری
کسی مرا دست کم نمی گیرد
اگر دستانم را بگیری
کسی مرا دست کم نمی گیرد
#59
فداتون بشم بچه ها مرسي از لطفتون.نازي از تير تو اقدامم ولي 3با بيشتر امكان نزديكي نداشتم به دليل دوره هاي طولانيم.ماه اول خيلي بد شد وسط ماه لكه بيني داشتم بعد از پري رفتم دكترم بهم كپسول ....سيلين بود داروخانه گفت چرك خشك كنه بهم داد براي پاكسازي رحمم و گفت جلوگيري داشته باشم. 14 مهر پري شدم و بعدش ديگه نيني اومد تو دلم
دلم ميخواست خيلي بيشتر از اين خوشحال باشم ولي متأسفانه روزي كه فهميدم باردارم مريض بودم و هنوز هم ادامه داره
الان كه هردومون نياز به محبت شوهرم داريم اون مريضه و بخاطر اينكه مريضي من شدت نگيره جدا ميخوابه خلاصه اينكه دلم ميخواست اوضاع بهتر باشه ولي شكر همه چيز خوب و نرماله
دلم ميخواست خيلي بيشتر از اين خوشحال باشم ولي متأسفانه روزي كه فهميدم باردارم مريض بودم و هنوز هم ادامه داره
الان كه هردومون نياز به محبت شوهرم داريم اون مريضه و بخاطر اينكه مريضي من شدت نگيره جدا ميخوابه خلاصه اينكه دلم ميخواست اوضاع بهتر باشه ولي شكر همه چيز خوب و نرماله
#60
خب بد گفتم چاقین دیگه باید بگردین تو بازار تا لباس پیدا کنین............
الهی مرا به حال خود رها مکن یا حی یا قیوم...........