مراقبت ازنوزاد

#1
باسلام خدمت روانشناس محترم من یک دخترسه سال ونیمه دارم وپنج ماهه باردارم تاقبل ازبارداری ام کار میکردم امابه دلایلی مجبورشدم ازکاری که براش خیلی زحمت کشیدم به نفع دیگری کناربکشم الان احساس شکست وناتوانی میکنم یه موقعیت خوب کار پیداکردم ولی دو ماه اخرحاملگیم سرکار برم بعد چهل روز مرخصی دارم میتونم بچه ام رو باخودم ببرم حاضرم همه سختیها رو تحمل کنم اما شوهرم مخالفه میگه توسرکار میری اعصابت خورده وبچه اولم هم به همین خاطرعصبی شده به نظر شما قید همه چیزرو بزنم بیکار وافسرده بچه هامو بزرگ کنم یاباسختی دادن به خودم وخونوادم موقعیتم رو حفظ کنم ایابردن یه نوزاد دوماهه به مهدهمراه خودم بهش ضربه میزنه و فقط توخونه ارامش لازم روداره


Re: مراقبت ازنوزاد

#2
سلام .به نظرمن بشین خونه و بچه هاتو مراقبت کن.اونا به ارامش و توجه مادرنیاز دارن.
اگه از لحاظ مالی وضعتون خوبه تو نرو سرکار.بچه نیاز به مراقبت یک دلسوز داره و اون کس جز شماکی میتونه باشه؟
بری سرکار نه حوصله و اعصاب بچه رو داری و نه وقت میکنی بهش برسی.
مادری دیگه باید از خودگذشتی کنی.
البته این نظر منه.
نه ماه انتظار،،،و یک عمر نگرانی،،،حس آزاد دخترانه را،،،به مهر مادری دادن،،،بزرگترین ایثار یک زن است..

Re: مراقبت ازنوزاد

#3
بهاره نوشته شده:باسلام خدمت روانشناس محترم من یک دخترسه سال ونیمه دارم وپنج ماهه باردارم تاقبل ازبارداری ام کار میکردم امابه دلایلی مجبورشدم ازکاری که براش خیلی زحمت کشیدم به نفع دیگری کناربکشم الان احساس شکست وناتوانی میکنم یه موقعیت خوب کار پیداکردم ولی دو ماه اخرحاملگیم سرکار برم بعد چهل روز مرخصی دارم میتونم بچه ام رو باخودم ببرم حاضرم همه سختیها رو تحمل کنم اما شوهرم مخالفه میگه توسرکار میری اعصابت خورده وبچه اولم هم به همین خاطرعصبی شده به نظر شما قید همه چیزرو بزنم بیکار وافسرده بچه هامو بزرگ کنم یاباسختی دادن به خودم وخونوادم موقعیتم رو حفظ کنم ایابردن یه نوزاد دوماهه به مهدهمراه خودم بهش ضربه میزنه و فقط توخونه ارامش لازم روداره
سلام عزیزم. والا هیچ کس به اندازه خود آدم نمیتونه برای خودش تصمیم درستی بگیره. منم سرکار میرم و دو ماه دیگه پسرم به دنیا میاد.خیلی برای موقعیتم زحمت کشیدم و خون دل خوردم و شغل و جایگاهم رو دوست دارم. من خودم رو خوب میشناسم و میدونم خونه نشستن و وقف کردن خودم داغونم میکنه و به نفع خودم و زندگیم هم نیست و کاملا مصمم هستم که برگردم سرکارم. شوهرم هم با تصمیمم کاملا موافقه. البته من تا دوسالگی بچمو مهد نمیذارم. زنده باشه مادرم، قراره پیش اون باشه. بازم خودت شرایطت رو بسنج و روحیات خودت رو ببین. ایشالا بهترین تصمیم رو بگیری
http://ghasedakemehr.blogsky.com

Re: مراقبت ازنوزاد

#4
بهاره نوشته شده:باسلام خدمت روانشناس محترم من یک دخترسه سال ونیمه دارم وپنج ماهه باردارم تاقبل ازبارداری ام کار میکردم امابه دلایلی مجبورشدم ازکاری که براش خیلی زحمت کشیدم به نفع دیگری کناربکشم الان احساس شکست وناتوانی میکنم یه موقعیت خوب کار پیداکردم ولی دو ماه اخرحاملگیم سرکار برم بعد چهل روز مرخصی دارم میتونم بچه ام رو باخودم ببرم حاضرم همه سختیها رو تحمل کنم اما شوهرم مخالفه میگه توسرکار میری اعصابت خورده وبچه اولم هم به همین خاطرعصبی شده به نظر شما قید همه چیزرو بزنم بیکار وافسرده بچه هامو بزرگ کنم یاباسختی دادن به خودم وخونوادم موقعیتم رو حفظ کنم ایابردن یه نوزاد دوماهه به مهدهمراه خودم بهش ضربه میزنه و فقط توخونه ارامش لازم روداره
دوست عزیز مطمئنا هرکسی شرایط و روحیات خودش و خانواده رو بهتر از دیگران میشناسه، یه خانم ممکنه با کار بیرون دیگه توان و انرژی برای رسیدگی به امور منزل، تربیت بچه ها و همسرداری نداشته باشه و درمقابل خانمی با مدیریت خوب و البته صبوری زیاد میتونه بین کار بیرون و کار منزل و وظایف همسرداری و فرزندپروری تعادل ایجاد کنه، مطمئنا مسئولیت خانمی که شاغل هم هست به مراتب بیشتر از یه خانم خانه داره، درگیریهای ذهنیش بیشتره، دغدغه هاش بیشتره و انرژی مضاعفی هم باید داشته باشه تا بتونه روحیه اشو وقتی وارد خونه میشه حفظ کنه.
من خودم به شخصه موقعیتهای کاری زیادی برام پیش اومد و حتی باوجود قبولی کارشناسی ارشد که بسیارهم براش زحمت کشیده بودم ولی رسیدگی به فرزندم رو ترجیح دادم و الان با آرامشی که سعی میکنم توی خونه ایجاد کنم خیلی راضیم خوشحالم که همبازی کودکی پسرم من هستم و خودم تربیتش میکنم چون نسلهای قبل ازما هم کمی عقاید و شیوه های تربیتی متفاوتی دارن که ما قبولشون نداریم.
خلاصه به نظرم بجای فرسوده شدن توی محیطهای کاری که دغدغه های اجتناب ناپذیری هم داره توی خونه با آرامش به یه عشق بزرگتر که دیدن لحظات بالندگی کودکم هست میپردازم مگر بچه های ما چقدر قراره توی این سنین ناب باقی بمونن که ما هم درست توی این زمان که بیشتر از هروقت به آغوش و محبت مادر وابسته اند اونا رو چندین ساعت از این عشق محروم کنیم.
نه به نظرم با هیچ چیز نمیشه عوضش کرد حتی با همه تلاشهایی که برای رسیدن به یه هدف مادی بکار گرفتیم البته جسارت نباشه نظر من این بود صلاح کار خویش خسروان دانند...
وقتی خداوند از پشت دستانش را روی چشمانم گذاشت
از لای انگشتانش آنچنان محو دیدن دنیا شدم
که فراموش کردم منتظر است تا نامش را صدا کنم...

Re: مراقبت ازنوزاد

#5
بهاره جان منم شاغلم و بار اولمه باردار میشم منم نگران ماه های آخرم تا بچه دنیا نیاد خبری از مرخصی زایمان نیست درسته الان نه ماه مرخصی زایمان گذاشتن ولی ماه های آخر حتما سختم میشه مخصوصا که من معلم هستم و هر کلاس ۳۵ دانش آموز نشسته و درک نمیکنن که معلمشون مثل همیشه انرژی نداره ولی چاره چیه نمیشه که کلاس بدون معلم بمونه
در ضمن بچه ها بزرگ میشن خواسته هاشون زیاد میشه اون موقع به مادر شاغل بیشتر نیاز دارن
بعدشم وقتی بچه ها بزرگ بشن و برن تنها بشینی خونه بیکار باشی حوصله ات سر میره
به نظر من خوبه که از افراد مختلف نظر بپرسی ولی تصمیم آخر همیشه با خودته
ارسال پست

بازگشت به “سایر موراد ”

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 2 مهمان

cron