مامانای فیروز و باردارهای جدید لطفا بیاین اینجا...

#1
سلام به همه مامانای فیروز ، دوستای خوبم بعد از تبریک فراوون برای مادرشدنتون ازتون خواهش میکنم به این تاپیک یه سر بزنین و روند درمانیتون و همینطور اینکه در نهایت چطور باردار شدین و مدت انتظارتون رو به ما بگین ، میدونین که خیلی از ما منتظر و سردرگم هستیم و تجربیات شما میتونه خیلی هم از نظر روحی و هم برای درمان به ما کمک کنه از همتون ممنونم.


Re: مامانای فیروز و باردارهای جدید لطفا بیاین اینجا...

#3
سلام نمیدونم منم مامان جدید حساب میشم . من یک سال و سه ماه منتظر بودم دو دوره کلومفین خوردم دوره اول تو ماه دوم اقدام دوره بعدی تقریبا 6 ماه اقدام بودم هر دوبار فولیکول خوب داشتم دوره دوم تبدیل به کیست شد منم دیگه دارو نخوردم تا تقریبا ماه 11 اقدام رفتم عکس رنگی گرفتم اونم نتیجه اش خوب بود وقتی دیدم همه چیز خوبه و مشکلی نداره منم دیگه از فکر دوا و دکتر بیرون آمدم البته شوهرم یکم ضعیف بود که دو سه ماه پنتوکسی فیلین خورد .خودم سرخود از داروخانه گرفتم . بعد خدا خواست و یه نظری هم به ما کرد و یه معجزه تو دل من گذاشت. و الان کوچولوی من 15 هفته را تموم کرده و منتظر اولین تکانهای اونم.ببخشید که طولانی شد ولی چون خودم این انتظار را کشیدم مفصل نوشتم.باور کنین خیلی به فکر منتظرها هستم و همیشه از خدا میخوام انتظارشون به انتظار شیرین تبدیل کنه.

Re: مامانای فیروز و باردارهای جدید لطفا بیاین اینجا...

#4
سلام.منم مریم هستم.نیکی جون دقیق یادم نیست نه ماه یا ده ماه انتظارکشیدم.پریود منظم داشتم ولی تو سونو فولیکولهای ریز وزیاد داشتم شبیه پی سی او بود علایم.دکتر میگفت مهم نیست.دو دوره اخراقدام لتروزول خوردم بانظر دکتر.ماه اول شبی دوتا لتروزول بود فک کنم و ماه دوم شبی سه تا تا پنج روز.روز سیزدهم هم دوتاامپول اچ سی جی زدم وهمون ماه هم باردار شدم.
شوهرمم واریکوسل گرید دو داشت... البته من به اصرار شوهرم ماه اخر اقدام بعداخرین پری یکی، از این ماماهای قدیمی کمرم رو بست...نمیدونم ولی فک کنم بی تاثیر نبوده....
ببخشید چقد حرف زدم :oops:

Re: مامانای فیروز و باردارهای جدید لطفا بیاین اینجا...

#6
سلام دوستان عزیزم
من مثل خیلی از شماها طعم انتظار رو نچشیدم ولی یه تجربه خوب دارم که مطمعنم خیلی تأثیرگذار بوده اونم بی خیالی و نداشتن استرس هست. من ماه دومی که تصمیم گرفتیم جلوگیری نداشته باشیم خدا خواست و باردار شدم اون ماه فقط یه شب تونستم اقدام داشته باشم!!! اصلا و ابدا به فکر اینکه باردار میشم یا نه نبودم حتی شمار روزهای سیکل رو هم نداشتم و مثل ماه هایی که جلوگیری داشتم زندگی میکردم :D اینقدر بیخیال بودم که حتی درگیر بی بی چک نشدم یعنی دوست داشتم با اطمینان بفهمم که باردارم. بیخیالیم تا حدی بود که بعد از 10 روز تأخیر پریود آز دادم بتام بالای 1000 بود :mrgreen: میخواستم هیچ شبهه ای توش نباشه :mrgreen:
خلاصه اینکه دوستای خوبم از این بیخیالی و نداشتن استرس نتایج خوبی حتی توی دوران بارداریم گرفتم و خداروشکر دوران شیرینی رو سپری کردم خدایا شکرت.
از ته قلبم براتون آرزوی سلامتی دارم و اینکه هرموقع به صلاحتون هست خدا براتون یه بارداری سالم رقم بزنه انشاالله :D

Re: مامانای فیروز و باردارهای جدید لطفا بیاین اینجا...

#8
سلام
خوبی نیکی جان منم مث صبا تجربه ای ندارم فقط به احترام دعوتت اومدم که همراهتون باشم :P :P :P :P
من برا بارداری اولم اصلا آمادگی نداشتم غافلگیر شدم برا بارداری دومم برنامه ریزی داشتم :oops: :oops: :oops:
آخرین ويرايش توسط 1 on nazly53, ويرايش شده در 0.
یا رب دستانم را سوی تو می گیرم

اگر دستانم را بگیری

کسی مرا دست کم نمی گیرد

Re: مامانای فیروز و باردارهای جدید لطفا بیاین اینجا...

#10
سلام نیکی خانوم من هم تجربه ای ندارم یعنی اینکه تحت درمان نبودم.سر پسرم ماه اول حامله نشدم و پری هم زودتر شدم خیلی افسرده شدم آخه خیلی مطمئن بودم که ماه اول حامله میشم تازه روزی که پری شدم روز جهاز چینی دختر خواهرشوهرم بودش اوضاعی بود ولی خدا خواست و ماه بعدش حامله شدم گذاشتم 15 روز تاخیر داشته باشم بعد که مطمئن شدم بیبی چک گذاشتم مثبت شد حالا هم یه دختر میخوام ولی یه کم به خاطر اضافه وزنم و بعضی از مسائل مادی دارم دست دست میکنم خدا به خیر بگذرونه میترسم ناشکری بشه دیگه خدا اصلا بهم بچه نده ولی خودم هم خیلی استرس دارم راستی پسرم الان 4 سالش تموم شده امیدوارم هر کی دلش میخواد خدا بهش بده یه آرامشی هم به من که برم واسه اقدام بچه دومم
ارسال پست

بازگشت به “مقدمات بارداری”

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 43 مهمان

cron