ara1371 نوشته شده:سلام گل نازم خوبی؟...
من خوبم ولی بازم ضعف دارم ....چون توبیمارستان دولتی بستری شدم نمیدونم دکترم کی بود !...چون بیمارستان آموزشی بود بیمارستان فاطمیه همدان ...اونجا به کشتارگاه معروفه : (...همش میترسم نکنه یه جنین دیگه تو رحمم باشه چون طرف غذا هم میرم حالت تهوع میگیرم ....خداهم منو یبار نمیکشه راحت شم چقد استرس چقد بدبختی ....من اصلن جای بخیه هام درد ندارم دوروزه منتهی کلیه راستم درد میکنه ....دیشب خواب دیدم ازسینه راستم شیر زرد داره میاد بیرون همین که داره بیرون میاد سینه م بزرگترم میشه نکنه باردار بشم بدبخت بشم : (((((....بدبختیمم اینه اصلن شانس ندارم ...epمن طرف راست لوله بود دفع شد افتاده پشت مثانه ....
آره کارشناس اینجا به دردودل توجه نمیکنه بعد یه هفته هم سوالا رو جواب میده ....
شوهرمم میگه به فکر من نباش بزار هروقت خوب شدی بیا خونه ...
دوتا خواهرام مدرسه میرن بابامم سرکار میره خسته کوفته میاد خونه نمیشه مامانمو بیارم خونمون ....طفلی رو خسته کردم حسابی ....
آله چندروز بعد نزدیکی داشتی ؟من شوهرم خیلی گرم مزاجه موندم : (...
سلام عزیز دلم. الهییییی. شاید ضعفت بخاطر عمله. ولی ب نظر من حتما ی دکتر برو یا دوباره آز بتا بده. من اونموقع متوجه شدم ک امکانش هس ک آدم همزمان هم حاملگی خارج رحمی داشته باشه هم داخل رحمی. احتمالش کمه ولی هس. ی بررسی بکنین بهتره. اونموقع ک اینو فهمیدم خیلییییی دلم میخواس منم اونجوری بودم ولی خب نبود.