#31
انشالله مرضیه جونم ممنونتم.. دخمل گفت و جای من نازش کن و بهش بگو خاله ملیسا عاشقته.. بوس.. :D


یا امام رضا..
تو که آخر گره رو وا میکنی!
پس چرا امروز و فردا میکنی!

#33
سلام فاطيماي نازنين

خوبي خانمي؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دير به دير مياي عزيزدلم :wink: :wink: :wink: :wink: :wink: :wink:
يه فرشته از آسمون برای عزیزترین موجود خدا مادر...............

#34
بچه ها این ماه حس بهار و تجربه کردم که با چه حسی این تایپیک و گذاشته.. این ماه بعد عکس رنگی خیلی امیدوار بودم ولی دیشب........ ای وای.. بچه ها خسته شدم.. دیگه دوست ندارم تا باردار نشدم بیام اما فعلا که خونه دارم و حوصلم سر میره نمیدونم چیکار کنم دیگه خستهشدم.. فقط برام دعا کنید. :?
یا امام رضا..
تو که آخر گره رو وا میکنی!
پس چرا امروز و فردا میکنی!

#40
سلام بهار جون.خوبی عزیزم؟
مبارک باشه خانومی :D .خیلی خوشحال شدم عزیزم.انشالله بارداری راحتی داشته باشی .
بهار جان برای تمام بچه های فیروز و من و اونایی که منتظرن مثل تو زود زود مامان شن دعا کن.
مواظب اون کوچولو هم باش. از همینجا میبوسمت ویه بار دیگه بهت تبریک میگم عزیز دلم:-*
زندگی با همه ناملایمات اش دوست داشتنی است چون هدیه ای از جانب پروردگار است ...

#41
بهار جون بیا یکم از خودت بگو.
چندماه تو اقدام بودی؟
ایا مشکلی داشتی؟
دارو مصرف کردی ؟
و.....
زندگی با همه ناملایمات اش دوست داشتنی است چون هدیه ای از جانب پروردگار است ...

#42
سلام عزیزای من.. از همتون ممنونم..

انشاالله به زودی قسمت شماها.......
فدای همتون......


من دقیقا یکسال اقدام داشتم از مرداد پارسال تا شهریور امثال..
چند دوره کلومیفن مصرف کردم که باعث به وجود اومدن کیست شد دیگه نخور دم..
تا دو ماه پیش همانطور به شب در میون ادامه میدادیم تا اینکه دیگه وقتی پریود شدم عصبانی پیش دکترم رفتم و گفتم اگه واقعا نمیتونید کاری بکنید بگید من دکترم و عوض کنم خسته شدم دیگه..
آزمایش های خودم و همسرم سالم
شب در میون هر ماه به راه
دلیل این گره چیه خب?
بهم خندید و گفت



عکس رنگی





یه عکس رنگی هم برات میدم اگه باز هم نشد اونوقت از دستم شاکی باش..
من تا یکسال باید طبیعی زیر نظر میگرفتمت حالا دیگه وقتشه..
عکس رنگی که برام نوشت چشمتون روز بد نبینه چه دردی داشت................
ولی بهم امید داد برو ببینم این ماه چه میکنی..
گفتم جوابش چی بود? گفت ه دو لوله گرفتگی خفیف داشت با فشار حل شده..

خلاصه این ماه هم شب در میون و رفتم و با ناامیدی منتظر پری بودم و سه روز عقب انداختم.. چون عقب انداختن برام طبیعی بود با کمال خونسردی ب ب چ گرفتم و رفتم گذاشتم..
باورتون نمیشه دوستای گلم دلی که بگردم نگاه کنم جواب و نداشتم.. آهسته برگشتم به طرفش و با دیدن خط دوم ب ب چ دلم میخواست تمام در و دیوار توالت و بوس کنم.. اصلا حالم و نمیفهمیدم..
همسرم هم هنوز منزل بود میخواستم نگم و اگه از خون هم مثبت بود سوپرایزش کنم اما دلللللللللللم طاقت آورد مگه? با لب خندان اومدم بیرون گفت چی شد? نشونش دادم از خوشحالی دستهای هردومون میلرزید....
با جواب از مثبت هم سریع امروز به سایت اومدم تا به شما دوستای نازم هم خبر بدم..
برای همتون به خدا دعا میکنم چون حستون و کامل میفهمم.. فدای همتون.. خدایاااااااااااااااااااا به دوستام هم این حس قشنگ و بده..... خدایاااااااااااااااااااا دوستامم خوشحال کن..
نيني سالم ميخوام

#44
بهار عزیزم خیلی خیلی خوشحال شدم که خبر بارداری ات رو شنیدم.
کاش زودتر عکس می گرفتی که این همه انتظار نمیکشیدی
راستی بتات چند بود؟
انشاله به زودی صدای قلبش رو هم بشنوی.
برای همه منتظران دعا کنم.
شب خوش
در ناامیدی بسی امید هست

#45
bahaarjun نوشته شده:سلام دوستاي نازم................................ من با خبر خوش اومدم...............
بالاخره موفق شدم....................................
منم مامان شدم........................................ :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen: :D :D :D :D :D :D :D :D :P
سلام
بهار جان! اینقدر به سایت نیومدید تا با خبر خوش بیاید...واقعآً خوشحالم! تبریک فراوان من رو بپذیرید
كارشناس مامايي فيروز
ارسال پست

بازگشت به “تبادل نظر بين كاربران سايت”

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 26 مهمان

cron