چگونه اول خود را دوست داشته باشید تا همه چیزهای دیگر مرتب و

#1
آیا شما نیز در شناخت و رابطه با خود مشکل دارید؟ شاید این مشکل روی روابط شما با افراد دیگر نیز تاثیر داشته باشد. برای حل این مشکل با ما همراه شوید.

چگونه اول خود را دوست داشته باشید تا همه چیزهای دیگر مرتب و منظم شوند

کارشناسان می گویند برای این که بتوانید رابطه خوبی با افراد دیگر داشته باشید باید اول رابطه خوبی با خودتان بسازید. برای این کار ضروری است که یک مبنای ثابت از این که شما که هستید و چه چیزی بیشتر برایتان اهمیت دارد، داشته باشید. برای بیشتر مردم شناختن افراد دیگر سخت است در حالی که هنوز حتی نمی‌دانند خود چه کسی هستند. همانند حل یک معما، این چیزی است که به زمان ، صبوری و اشتیاق زیاد نیاز دارد تا بتوانید لایه‌های درونی خود را با آزمون و خطا کشف کنید. در اینجا شما چند مرحله مهم و اصلی یاد می‌گیرید که به شما کمک می‌کند با خود دوست باشید و بتوانید به خود ببالید.

از خودتان بپرسید
دوست داشتن خود

از خود بپرسید: من چه کسی هستم؟ پاسخ به این سؤال ظاهراً ساده بسیار سخت است. این سؤالی است که مستقیماً به ریشه ارزش‌ها، باورها، تردیدها، درک شما از واقعیت، و حتی ادراک بیرونی که از دیگران به شما تحمیل‌شده (خواه واقعیت داشته باشد چه نداشته باشد) برمی‌گردد. وقتی این سؤال را از خود می‌پرسید موارد زیر را در نظر بگیرید:
• فهرستی از استعدادها، ویژگی‌ها، مهارت‌ها، و افکاری که احساس می‌کنید الآن شما را تبدیل به فردی که هستید کرده‌اند را بنویسید.
• مطمئن شوید که تعداد قابل‌قبولی از صفات و عادت‌های خودتان را می‌نویسید (هر کسی حداقل هشت صفت خوب و هشت صفت کمتر مطلوب دارد). خود را اذیت نکنید، همه این‌ها باهم است و شما می‌توانید بر روی بخش‌هایی که دوست ندارید کار کنید. چیزی که در این مرحله مهم است تصدیق و تأیید صفاتی است که احساس می‌کنید به شکلی شما را عقب نگه داشته‌اند، و یافتن صفات خوبی است که احتمالاً هرگز درباره آن‌ها فکر نکرده بودید.
• برای پاسخ به این سوالها زمان بگذارید. احتمالاً این چیزی نیست که بتوانید هنگام نوشیدن یک استکان چای به آن پاسخ دهید. این سؤال را به عنوان تکلیفی برای هفته آینده یا شاید دیرتر در نظر بگیرید و شروع کنید. هنگام انجام کارهای روزمره آن را به یاد بیاورید و زمانی برای نوشتن همه چیزهایی که فکر می‌کنید شما را تشکیل می‌دهند بگذارید.

از یک دوست درخواست کمک کنید
دوست داشتن خود

از یک دوست که شما را به خوبی می‌شناسد، بخواهید به شما کمک کند. اگر احساس می‌کنید که ممکن است نظر فرد دیگری در مورد ویژگی‌های خوب و بد خودتان را قبول نداشته باشید، به یاد داشته باشید که اگر با نظر او موافق نیستید مجبور نیستید آن را بپذیرید. نظر او یک ادراک بیرونی از شما است و آن‌ها شما را عمیقاً نمی‌شناسند اما توصیه می‌شود تحلیل آن‌ها را به دقت در نظر بگیرید و در ارزیابی از خود به یاد داشته باشید . برخی از چیزهایی که دوست شما درباره شما می‌گوید ممکن است نکته مهمی را به یاد شما بیاورد و حتی به شما کمک کند بفهمید نیاز به چه تغییرات یا بهبودی در زندگی دارید.

به معنای واژه ها دقت کنید
دوست داشتن خود

به معانی واژه‌هایی که به عنوان نقاط ضعف و قوت اشاره‌کرده‌اید، دقت کنید. باید درک واقعاً عمیقی از واژه‌ها داشته باشید. برای مثال اگر به شما گفته می‌شود مهربان هستید، معنای مهربانی واقعاً چیست؟ مهربانی شامل سخاوت نسبت به دیگران، دلسوزی، ملاحظه کار بودن، از خود گذشتگی و موارد دیگر می‌شود. کدام جنبه از این صفت در مورد شما بیشتر صدق می‌کند؟

نگاهی به ضعف ها
دوست داشتن خود

به فهرست ضعف‌های خود نگاهی بیندازید. مهم است که مواردی را که باعث می‌شود شما احساس موفق بودن در زندگی نداشته باشید را بپذیرید، اما زیاد به خود سخت نگیرید. به یاد داشته باشید که این فهرستی است که شما تهیه‌کرده‌اید و قرار است با چشم‌اندازی شفاف بر روی آن‌ها کار کنید. برای مثال اگر تند‌خو هستید، بدیهی است که این بخشی است که برای بهبود رابطه شما با دیگران، ارزش کار کردن دارد تا لازم نباشد که از عصبانیت و یاس به عنوان عذری برای به دست نیاوردن خواسته‌هایتان در زندگی استفاده کنید. تمرکز بر چیزهایی که دیگر برایتان فایده‌ای ندارد، روشی است برای تأیید این که این رفتار دوران مفید بودن خود را گذرانده است (اگر اصلاً همچنین دورانی داشت!) و به شما امکان می‌دهد تصمیم بگیرید ضعف‌هایتان را به نقاط قوت تبدیل کنید یا بر نقاط قوت خود بیشتر تمرکز کنید تا بتوانید ضعف‌های خودتان را کاملاً کنار بگذارید.
• این را بدانید که در بسیاری از موارد، مردم ما را به خاطر ضعفمان دوست دارند، چون این چیزی است که ما را شبیه به بیشتر انسان‌ها می‌کند. افراد موفق که به اهدافشان در زندگی می‌رسند همانند ابر انسان‌ها به نظر می‌رسند تا این که مرتکب اشتباه یا شکستی می‌شوند و این به ما یادآوری می‌کند آن‌ها نیز صرفاً انسان هستند. اشتباهات دیگران به ما یادآوری می‌کند که ما انسان‌هایی جایزالخطا هستیم و می‌توانیم آن را بفهمیم چون همه ما نقاط ضعف داریم. درک کمال واقعاً سخت است، به خصوص به این دلیل که همیشه طلایه‌دار رفتار و نگرش انسانی است.

فروتن باشید
دوست داشتن خود

یاد بگیرید فروتن باشید. باید بپذیرید شما همه چیز را نمی‌دانید، با این کار محبوب‌تر بوده و می‌توانید از دیگران بیشتر یاد بگیرید. هیچ کس از افرادی که طوری رفتار می‌کنند که انگار همه چیز را می‌دانند، خوشش نمی‌آید. اگر به خود چهره‌ای بگیرید که گویی همیشه متخصص هستید و همه چیز را میدانید ، خود را در وضعیتی قرار می‌دهید که شکست برای شما ترسناک خواهد بود و یک نگرانی برای خود به وجود می‌آورید که مجبور شوید بار مسئولیت دیگران را نیز به دوش بکشید. زندگی، همکاری بین افراد است و همه ما نقش خود را باید ایفا کنیم، هیچ فردی نمی‌تواند کار افراد دیگر را انجام دهد. شما نمی‌توانید در همه چیز متخصص باشید و اگر سعی کنید چنین باشید، ممکن است دیگر از ایده‌ها و افکار دیگران چیزی یاد نگیرید (درحالی‌که آموختن از دیگران می‌تواند شما را به فرد بهتری تبدیل کند و درک شما را از جهان کامل‌تر کند). با فروتن بودن، اجازه می‌دهید دیگران احساس کنند ایده‌ها و کارهای آن‌ها نیز به اندازه کارهای شما ارزش دارد.

با صداقت باشید
دوست داشتن خود

با صداقت باشید. صداقت واقعاً یک ویژگی عالی است. اگر صداقت داشته باشید دیگران متوجه می‌شوند می‌توانند به شما اعتماد کنند و حرف شما تضمینی است. صداقت به معنی بی‌ادب بودن یا صریح بودن نیست بلکه به معنی صادقانه حرف زدن و در نظر گرفتن احترام به هوش، نیازها و احساسات دیگران است. به علاوه، صداقت مربوط به زندگی هر روزه ما می‌شود، مثلاً این که بدون اجازه لوازم را از محل کار به خانه نبرید یا بدون پرداخت پول چیزی از مغازه برندارید. صداقت به شما امکان می‌دهد نسبت به خود از درون احساس خوبی داشته باشید و بدانید حتی اگر دیگران کار درستی انجام ندهند، تأثیری در صداقت و رفتار شما نمی‌گذارد. افراد صادق خودشان را قبول دارند، این حقیقتی است که دوست داشتن خود را آسان‌تر می‌سازد.

نگفتن نکات منفی
دوست داشتن خود

گفتن چیزهای منفی به خود را متوقف کنید. چیزهایی مانند "من چاق هستم"، "من احمقم" و .. کمکی به شما نمی‌کند. این حرفه‌ای منفی به شما اجازه نمی‌دهد بتوانید بر روی خودتان کار کنید و اغلب همین تأثیر، باعث حفظ این نگرش منفی نسبت به خودتان می‌شود. به جای این کار هر وقت این صداهای منفی در ذهنتان شروع شدند، به خود چیزهای متفاوت و محترمانه بگویید که به شما کمک می‌کنند مانند: من باید بیشتر به تکالیف دانشگاه برسم، اگر زمان بیشتری برای بازبینی مهارت‌های مدیریتی‌ام بگذارم، ترفیع می‌گیرم، ممکن است کوتاه قد باشم اما در این رشته از بقیه افراد سریع‌تر و چابک‌تر هستم و...

مانند یک دوست با خودتان صحبت کنید
دوست داشتن خود

طوری با خود صحبت کنید که انگار دوست خود هستید. آیا با خود طوری صحبت می‌کنید که جرات نمی‌کنید با هیچ دوستی این‌طور حرف بزنید؟ اگر چنین است این نشان می‌دهد تا چه حد خود را بی‌اهمیت می‌شمارید، درحالی‌که در مورد هیچ‌کسی دیگری به جز خودتان این‌طور رفتار نمی‌کنید. به جای سرزنش و کوبیدن خود (کاری که یک والد عصبانی با کودکش انجام می‌دهد، دیدگاهی که احتمالاً در ذهنتان نسبت به خود دارید) شروع کنید طوری با خود صحبت کنید که در مورد دوستی که برایش اهمیت قائل هستید، انجام می‌دهید. از واژه‌های محبت‌آمیز نسبت به خود استفاده کنید مثل: امروز خوب به نظر می‌رسی، موهایت عالی شده، پیشرفت خوبی داشتم و از این قبیل. این کلمات به شما کمک می‌کند، شما را دلگرم می‌کند، و به شما اجازه می‌دهد به خود ارزش و اهمیت بدهید.

خود را تحقیر نکنید
خود را هرگز تحقیر نکنید. وقتی موارد منفی خود را می‌نویسید، گاهی به راحتی به قدری خود را تحقیر می‌کنید که نمی‌توانید از زندگی لذت ببرید. این کار را هرگز انجام ندهید. زندگی کوتاه است و این همه انسان‌ها را ملزم می‌کند از زندگی‌شان لذت ببرند. به خود این فرصت را بدهید. تفریح داشته باشید و با برنامه‌ریزی، از یک زندگی پر از کار و بدون تفریح دوری کنید، و نگذارید با کار، افراد دیگر، یا افکار بد، لذت بردن شما از زندگی دچار اخلال شود. برخی از مواردی که می‌توانید به خود بگویید عبارت‌اند از: امروز مدتی در پارک می‌نشینم و کتاب می‌خوانم، امروز به استخر می‌روم، خوراکی را که عاشقش هستم می‌خورم، امروز به خودم می‌رسم... به یاد داشته باشید شما مستحق لذت بردن از زندگی هستید.

آشتی با خود
با خودتان آشتی‌کنید. اگر در کاری شکست خوردید و کسی را ناامید کردید،، تلاش خود را بکنید تا اجازه ندهید که در آینده چنین اتفاقی بیفتد. از تجربه‌ها درس بگیرید، درس‌هایی که به شما اجازه می‌دهد فرد بهتری که همیشه می‌خواستید، شوید. به جای این که به خود بگویید که همیشه اشتباه می‌کنید، به یاد بیاورید که اگر می‌دانستید چطور آن کار را انجام دهید، حتماً بهتر انجام می‌دادید و حالا این تجربه آن را به شما آموخته است و در آینده حتماً بهتر عمل خواهید کرد. به خود استراحت بدهید و با بخشی از وجودتان که گاهی اوقات خیلی به شما سخت می‌گیرد، آشتی‌کنید.

ادامه دادن یادگیری
به یادگیری ادامه دهید و به خود اجازه تغییر پیدا کردن دهید. همه مردم باید در تمام طول زندگی رشد کنند. زندگی فرایندی است متشکل از وضعیت‌هایی که باید از آن‌ها عبور کنیم. زمانی مردم شکست می‌خورند که یک وضعیت را انتخاب کنند و تصمیم بگیرند که در آن بمانند. این به نوبه خود نوعی از مردن است. به عبارت دیگر با این کار روحمان می‌میرد. باید بپذیریم که به مرور زمان باید تغییر کنیم و خود را تجدید کنیم تا به فرد بهتری تبدیل شویم و رشد کنیم. دوست داشتن خود پایان راه نیست، بلکه شروع سفر است.

هشدارها
دوست داشتن خود را نباید با مجذوب و شیفته خود شدن اشتباه بگیرید. افراد خودشیفته از دیگران سوءاستفاده می‌کنند تا به چیزی که می‌خواهند برسند و بااین‌وجود باز هم در عمق وجودشان احساس بدی نسبت به خود دارند. دوست داشتن خود امری سالم است. شما با دیگران نیز همین طور رفتار می‌کنید و از آن‌ها به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف خود استفاده نمی‌کنید (کاری که در خودشیفتگی انجام می‌شود) و در بسیاری از مواقع احساس خوبی نسبت به خود دارید. واقعیت این است که درست است که گاهی اوقات ممکن است احساس بد بودن داشته باشید، اما فردی که قادر است خود را دوست داشته باشد، در فشارهای زندگی خیلی سریع‌تر از فردی که از خود بیزار است راهش را پیدا خواهد کرد.



منبع : http://wiki.5040.ir/fa/content/article/2725.html


ارسال پست

بازگشت به “مهارتهای زندگی”

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 3 مهمان