تالار مشاوره مادران فیروز

[quote="مروا"]سلام بچه ها من این تاپیک رو الان دیدم و از بحثتون خ.شم اومد با اجازه منم میخوام بگم......
10 ساله شوهرمو میشناسم 9سال در آرامش کامل بودیم فکر میکردم دیگه تا الان مشکل نداشتیم تا آخر عمر نخواهیم داشت
ولی من تو یکسال اخیر خیلی زودرنج شدم احساس میکنم رفتارای اخیرم رو شوهرم تاثیر گذاشته ولی دست خودم نیست
[/q
سلام مروا جان منم الان تاپیک را دیدمعزیزم حساس شدن که چیزینیست من فقط سه ساله ازدواج کردم اینقدر حساس وزود رنج شدم تا شوهرم یک چیزی میگه میزنم زیر گریه شما نی نی داری شاید برای اینکه نی نی نداریم من ندارم فکرمیکنم مشکل به خاطر این باشه

سلام فاطمه جون نمیدونم شاید عقلانه باشه آدم اول وضعیت زندگی رو آروم کنه بعد نی نی داشته باشه چون گناه داره وارد یه خونه ی پر تنش بشه موندم با خودم چیکار کنم

شوهرانی که همیشه خانواده خود رو بر همسرخود ترجیح بدهند و بابت هرموضوع کوچکی به جانبداری برخیزند هرچقدر هم همسرصبوری داشته باشند عشق رو درزندگیشون میکشن.
کسایی که به خانواده همسروهمسرشون بی توجهن ذره ذره هم همسرشونو نابود,میکنن هم زندگیشونو

ما هم الان سه سال و یکماهه که ازدواج کردیم تا الان خیلی باهم خوب بودیم البته بحث پیش میاد ولی قهر نکردیم من طاقت قهر ندارم نمیتونم تحمل کنم زودی مسئله رو حل میکنم
کلا خوش و خرمیم کنار هم ، با اینکه دور از خانوادم هستم ولی احساس غربت نمیکنم (البته خانواده همسرم خیلی هوامو دارنا برای همین احساس تنهایی نمیکنم خدا حفظشون کنه) بچه هم به زندگیمون شیرینی خاصی بخشیده و اینطور نیست که بخاطر بچه توجهمون بهم کم شده باشه برعکس بیشتر هوای همو داریم امیدوارم عشقمون ابدی بشه
ایشاالله که همه خوشبخت و عاقبت بخیر بشن

سلام بچه ها . ما هم نزدیک 3ساله که ازدواج کردیم. ساله اول خیلی مشکل داشتیم. ولی خوب شد. من با پسرداییم ازدواج کردم. منو از بچگی دوست داره. منم مدته 5ساله عاشقش شدم. انصافا تو زندگیمون همیشه شوهرم کوتاه میاد و مهربونتره. ایشالا همه زن و شوهرا با همدیگه خوش و خرم باشن. به نظره من همه زنها باید کارایی رو بکنن که شوهرشون دوست داره. حالا از غذا بگیر تا لباس پوشیدن و ... .
همیشه شاکر خدا باشیم که ما رو یک زن آفریده تا بتونیم با استفاده از زن بودنمون شوهرمون رو شیفته خودمون بکنیم.