بي علاقگي شوهرم نسبت به بارداري

#1
با سلام
من29 سال دارم و 3سال پيش ازدواج كرده ام ،از زندگي مشتركم راضي هستم ولي طي اين مدت ارتباط ما هميشه محافظت شده بوده و تاكنون براي بارداري اقدام نكرده ايم ، ظاهراً شوهرم نسبت به بچه دار شدن علاقه اي نشان نمي دهد و زماني كه صحبتي راجع به آن مي شود بطور جدي برخورد نمي كند يا موضوع بحث را عوض مي كند و خلاصه اينكه ما هنوز هيچ تصميم جدي در مورد بچه دار شدنمان نگرفته ايم . از طرف ديگر پرس و جوي اطرافيان و سئوالات مختلف آنها راجع به اينكه چرا تا كنون بچه دار نشده ايم مرا خسته كرده است ،حالا با توجه به شرايط سني من و اينكه من به تازگي متوجه وجود يك ميوم در رحمم شده ام و ممكن است در آينده شرايط جديد ديگري بوجود بيايد به نظر شما چگونه با اين مساله برخورد كنم و چه راه حلي را در مقابل شوهرم بكار بگيرم .
از راهنمايي شما سپاسگذارم .


#2
الهی به امید تو
دوست عزیز سلام
گاهی همسران با داشتن توان باروری، ممکن است آمادگی کافی برای نگهداری و تربیت فرزند خود را کسب نکرده باشند، که در اینصورت می توانند مدتی به دنیا آمدن فرزندان را به تاخیر بیندازند. نکته دیگری که برخی به دلیل آن از داشتن فرزند امتناع می ورزند این است که زندگی خود را آن طور که باید، پایدار ارزیابی نمی کنند. که در این صورت فکر می کنند که به دنیا آمدن فرزندان مزید بر علت خواهد بود.
البته با توجه به توضیحاتی که شما فرمودید به نظر می رسد، نکته اول، دلیل عدم تمایل همسر شما برای آمدن فرزند جدید به زندگیتان می باشد. یعنی همسر شما هنوز آمادگی لازم را برای پذیرش فرد سومی به خانواده ندارند. شاید برای شما که دارای احساسات لطیفی هستید، فقط مادر شدن مهم باشد، اما در نظر بگیرید که باید زمینه های لازم فراهم شود. این زمینه ها می تواند مادی باشد ، یا معنوی.( بیشتر توضیح نمی دهم، چرا که اطمینان دارم شما متوجه منظور بنده شده اید. )
اما شما و همسرتان بهتر از هر کس دیگری می دانید که چه زمانی مناسب ترین وقت برای مادر و پدر شدنتان می باشد. توصیه های اطرافیان پس از ازدواج تا ورود فرزند جدید به خانواده همیشه بوده و هست. زیاد حساسیت به خرج ندهید.
به نظر بنده مناسب ترین زمان برای این امر زمانی است که شما و همسرتان با هم به این نتیجه برسید که جای خالی فرزند در زندگیتان احساس می شود. این که با اصرار شما اقدام برای این امر صورت بگیرد و همسرتان هنوز آمادگی لازم را در خود احساس نکند ( یا بهتر بگویم تازمانی که او این نیاز را در خود احساس نکند ) ممکن است در دوران بارداری و پس از آن که شما به توجه و مراقبت همه جانبه همسرتان بیش از هر زمان دیگر نیاز دارید ، همسرتان آن گونه که شایسته است شما را یاری نکند .
اگر کاملا در خود آمادگی لازم برای مادر شدن را می بینید، بدون تعارف و بی پرده در فضایی کاملا آرام و منطقی با همسرتان در میان بگذارید و از ایشان دلایل بی میلی شان را جویا شوید و کمکشان کنید تا موانع هر چه زودتر از سر راهتان برداشته شود.
در ضمن در نظر داشته باشید که بهترین سن برای باروری بین 20 تا30 سالگی می باشد .
در مورد موضوع دیگری که مطرح فرمودید، لطفا با کارشناس مامایی سایت مشورت نمایید.
موفق باشید...
آخرین ويرايش توسط 1 on moshaver, ويرايش شده در 0.
كارشناس روانشناسي فيروز

#3
فیروزه جان ، سلام
همکارم توضیحات کاملی به شما ارائه دادند. همان طور که گفته شد بهتر است در یک فرصت خوب به صورت جدی در مورد زمان بچه دار شدنتان صحبت کنید و اگر همسرتان نسبت به این موضوع اظهار بی علاقگی کردند ، از ایشان بخواهید علت را بازگو کنند .
به هر صورت با بالا رفتن سن ، مشکلات بارداری بیشتر می شود .با توجه به آمادگی شما برای باردار شدن ، بهتر است در طول دوره درمان میوم ، مصاحبت با همسرتان در این مورد خاص را آغاز کنید و همین طور ایشان را از تبعات بارداری در سن بالا آگاه کنید . لینک زیر اطلاعات شما در این زمینه را بیشتر می کند .
http://bardary.blogfa.com/cat-31.aspx
http://radio.irib.ir/iran/n3097.aspx
در پناه امام عصر آرام و موفق باشید.
 کارشناس مامایی

#4
سلام
من 24 سالمه وهمسرم 30 ساله 3 ساله كه از زندگي مشتركمون با فراز ونشيبات زيادي كه داشته ميگذره والان كه به ارامش رسيده ايم وقتي با همسرم در مورد بچه صحبت ميكنم طفره ميرود و هميشه يك بهانه مي اورد ويا اينكه قول ميدهد كه ماه يعد اقدام كنيم ولي باز از زيرش در ميرود الانم كه مسيله كا من را بهانه مي اورد از حرف اطرافيانم هم خسته شده ام به هر كسي كه ميگم همسرم بچه نميخواد ميگه تو اگه بخواي ميتوني وادارش كني
واقعا نميدونم بايد چه كار كنم لطفا راهنمايي نماييد؟ :( :?:

#6
سلام دوست خوبم یاس عزیز
از تاخیری که در جواب سوال شما پیش آمد عذر خواهی می کنم، البته یکی از دلایل این تاخیر پاسخی بود که قبلا خدمت سرکار فیروزه داده بودم.
اما در اینجا سعی می کنم پاسخ کاملتری ارائه بدم که انشاله موثر باشد.
دوست خوبم تا چه حد پس از پشت سر گذاشتن فراز و نشیب زندگیتون از آرامش حاکم بر خانواده دونفره خود اطمینان دارید؟
سوالم را طور دیگه ای مطرح می کنم: یاس عزیز آیا فکر می کنی رابطه شما از استحکام لازم برخوردار است؟
اگر واقعا به این نتیجه رسیدی که می تونی در آینده مادر خوبی برای فرزندت باشی ، این فرصت را به همسرت هم بده تا از بابت خودش به اطمینان برسه .
شاید هنوز در اینکه بتونه پدر خوبی باشه تردید داره! شاید هنوز آمادگی لازم را برای پذیرش مسئولیت پدر بودن کسب نکرده ، پس به ایشون این فرصت را بده تا نیاز به حضور موجودی دوست داشتنی به نام کودک را در زندگی احساس کنه. بدون اینکه تحت فشار روحی از جانب شما و اطرافیان باشه.
این مساله به هیچ عنوان نباید حالت اجبار برای ایشون داشته باشه. بلکه باید آمادگی پذیرش این مسئولیت را هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ جسمی هر دوی شما کسب کنید و بعد با توافق و میل قلبی هر دوی شما این مساله صورت بگیره. به هیچ عنوان تحت تاثیر اطرافیان همسرتون را وادار به این امر نکنید .
پس ضمن اینکه در آرامش به ایشون فرصت می دهید برای پذیرش این موضوع می تونید گاها زیبائیهای که با حضور کودک در خانواده به وجود می اید را به ایشون یادآوری کنید. :P
شما هم می تونید در این زمانی که فرصت دارید در یک فضای آرام کم کم خودتون را برای مادر شدن آماده کنید، با مطالعه کتابهای مختلفی که در مورد کودکان هست با دنیای این موجود نازنین بیشتر آشنا بشید و از این فرصت برای بهتر بودن استفاده کنید.
شاید با آمدن نوزاد جدید دیگر کمتر فرصت کنید که مطالعه کنید . در این فاصله فنون تربیت کودک را یاد بگیرید و با آرامش خود هم از لحاظ جسمی و هم روحی برای مادر شدن آماده کنید.
انشاله همیشه با همین منطق و درایت که دارید و گامهای آهسته ای که با تفکر و مشورت بر می دارید در زندگی پیروز و سربلند باشید.
كارشناس روانشناسي فيروز

#7
سلام
کارشناس محترم نکات مفیدی را مطرح کردند
اما من هم با اجازه به خدمت خانم یاس نکاتی را اضافه میکنم امیدوارم مورد توجه قرار بگیره
خانم یاس بعد از اینکه مطمئن شدید که شوهرتون علت منطقی وخاصی برای مخالفت ندارد ، شما میتونید از راه های مختلف او را متقاعد کنید .از جمله از طریق اطرافیان مانند مادر شوهر ، خواهر شوهر و.. او را نسبت به اهمیت بچه و تاثیر حضور او آگاه کنید .
افزون بر این با قناعت و همکاری در زندگی این اطمینان را به او دهید که با کمک هم از پس زندگی حتی با حضور بچه بر خواهید آمد .
نکته بعدی اینکه فضای زندگی خودتان را گرم تر کنید و هر دو سعی کنید اطمینان هم را نسبت بهزندگی آینده جلب کنید .

#8
با تشكر از راهنمايي شما مشاور عزيز
من از حرفهايي كه اطرافيان در مورد ناباروري ميزنند خيلي هراس دارم واين عامل باعث شده كه همسرم را تحت فشار قرار دهم

#9
سلامی دوباره به دوست خوبم یاس
خواهر گلم شما نباید تحت تاثیر اطرافیان همسرت را تحت فشار قرار بدی .؛ چرا که بعد از بارداری ، شما بیش از هر کس دیگری به کمک و همراهی همسرت احتیاج داری. پس قبول کن که ایشون باید با میل و رغبت تصمیم به انجام این کار بگیرد.
در مورد ناباروری بهتر نیست با یک پزشک متخصص مشورت کنی ، هم در مورد سلامتی خودت و امکان مادر شدنت مطمئن بشی و هم اینکه اطلاعاتی را در زمینه ناباروری به دست بیاری.
قبول دارم که اطرافیان همیشه نگرانند و از سر دلسوزی و خیر خواهی به شما توصیه می کنند که هر چه زود تر اقدام کنید، اما این دلیل نمی شه با وجود این همه پیشرفت علم خصوصا در زمینه پزشکی شما به اطلاعات گاها اشتباهی که اطرافیان در اختیار شما قرار می دهند ، اکتفا کنی.
سربلند باشی عزیزم.
كارشناس روانشناسي فيروز

#10
سلام به مشاور محترم فیروز
من 27 سال سن دارم و تقریبا دوسال ازدواج کردم تازگی به خاطر اینکه شوهرم مخالف بچه دار شدن ماست خیلی حواسم به بچه متمرکز شده و زیاد به شوهرم توجه نداشتم و یا اینکه رفتاری کردم که اون ناراحت شده بخاطر همین موضوع زندگی ما خیلی سرد شده تا جایی که نه محبتی در زندگی ما هست و نه عشقی از طرف شوهرم هفته تا هفته با من حرف نمی زند حتی کنار من هم نمی نشیند نزدیکی هم مدت زیادی ست که نداریم و من نگران این هستم که مشکل ما خیلی جدی تر شود می خواستم بدونم برای اینکه بتونم با شوهرم در مورد اینکه چرا رفتارش تغییر کرده سوال کنم بهم کمک کنید .
در ضمن ما قبل از این جریان ما زندگی خوب و ارامی داشتیم و شوهرم هم بسیار مرد خوبیست و نمی خوام بخاطر این مشکلات زندگی ما از هم بپاشد .
لطفا بهم کمک کنید .
بای

#11
سلام دوست خوبم
ممنون از اینکه ما را محرم اسرارتون دونستید.
آیا شما از لحاظ جسمی و روحی در شرایطی هستید که آمادگی بچه دار شدن را داشته باشید؟
آیا حضور بچه در زندگی شما اونقدر اهمیت داره که به خاطرش خاطر همسرتون را مکدر کردید و حالا چند وقتی است که با هم قهرید؟
كارشناس روانشناسي فيروز

#12
با سلام به كارشناس عزيز و مشاور خوب گروه فيروز

ضمن تشكر از راهنماييهاي قبلي شما ،
لطفاً راجع به اينكه چطور همسرم را به داشتن فرزند و پذيرش اين موضوع در زندگي مشترك، راضي كنم كمكم كنيد .

#13
سلام سرکار فیروزه عزیز
از اینکه پاسخ به سوال شما با تاخیر همراه بود ؛ عذر خواهی می کنم.
قبلا هم در مورد مخالفت همسرت با بارداری شما و اصرار خانواده هاتون برای پدر و مادر شدن شما گفته بودید.
قرار بود با همسرتون در مورد دلایل مخالفتشون صحبت کنید و علت را جویا شوید.
آیا با ایشون در این مورد به صورت جدی صحبت کردید؟
رابطه شما با همسرتون چگونه است ؟ منظورم رابطه عاطفی ، صمیمیت و تفاهم هست.
به نظر شما چه مساله ای باعث شده تا همسرتون با حضور فرزند در خانواده مخالف باشند؟
منتظرم.....
كارشناس روانشناسي فيروز

#14
سلام
من پستای بالا رو خوندم مرسی از راهنمایی تون منم دقیقا همین مشکل رو دارم شوهرم بی میل به بچه
دو با باردار شدم دو بار اون طوری که باید باشه نبود ولی متاسفانه هر دو سقط شدن شوهرم اصلا همکاری نمیکرد
متاسفانه شوهرم خیلی وابسته به خانواده اش هست یعنی من احساس میکنم اول خانوادش بعد من نمی دونم چکار کنم اونقدری که برای خانوادش دل میسوزونه برای من نمیکنه من 29 سالمه میترسم دیر بشه
ارسال پست

بازگشت به “روانشناسي”

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 25 مهمان

cron